گزارش دکتر سهرابپور
استادیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
متخصص داخلی و فوق تخصص در بیماریهای ریه
بسمه تعالی
کشتار بی رحمانه رژیم محمدرضایی مردم بی پناه و مظلوم در 15 خرداد 42 تاثیر عمیقی در روح من گذاشت و آن سبب شد تا بیش از بیش چه در دوران دانشجویی و چه در دوران ادامه تحصیل در امریکا با افکار و نظریات حضرت امام از طریق مطالعه کتب و نوشتجات ایشان آشنا شدم.
در بحبوحه اعتصابات 1357 به ایران بازگشتم و در دانشگاه پزشکی مشهد مشغول و سپس در 1358 بعد از پیروزی انقلاب به تهران آمدم.
در لحظهای فراموش نشدنی در ساعت 6 بعدازظهر در حیاط محقر «دوست داشتنی» پشت حسینه جماران با کمک جناب آقای امام جمارانی به دست بوسی حضرت امام نایل شدم.
در اواخر 1359 به عنوان متخصص داخلی و فوق تخصص ریه وارد تیم پزشکی حضرت امام شده و در هفته یک الی دو روز افتخار کشیک در تیم پزشکی را
داشتم.
یکی از شبهای 1362 حضرت امام مبتلا به درد قفسه صدری شدند که سریعاً خدمت ایشان رسیدم ولی نوار قلبی و معاینه حاکی از مسئله بسیار حاد نبود. با تجویز دارو و مشورت با آقای دکتر عارفی مشکل برطرف شد. (تا این زمان محل سکونت تیم پزشکی دور از محل سکونت حضرت امام بود). با برنامه ریزی و قبول دفتر حضرت امام به نزدیک ترین فاصله منتقل شدیم «طبقه بالای حسینیه جماران» در چند نوبت حضرت امام مبتلا به برنشیت حاد شدند که بعد از بحثها و مبادله نظر برای کوتاه شدن دوران سرفه و خلط چرکی آنتی بیوتیک مصرف شد.
حضرت امام راجع به اجرای دستورات پزشکی دقت خاص مبذول می داشتند.
حضرت امام با تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، حضور روزانه یک یک افراد بیت خود را تحت نظر دقیق داشتند. جالب اینکه اینجانب 3 - 2 هفتهای برای جراحی فک خودم خدمت حضرت امام در روز کشیک موظف (یکشنبه بطور ثابت) نرسیدم. حضرت امام علت عدم حضور اینجانب را از برادران کشیک جویا شده بودند.
هر وقت خدمت حضرت امام میرسیدیم میفرمودند ما هم بنشنیم و دوست نداشتند که در حالی که ایشان نشستهاند ما ایستاده باشیم.
روزی کشیک 24 ساعتهام پایان یافته بود و از اتاق محل سکونت خارج شدم ملاحظه کردم حضرت امام در صحن حیاط قدم میزنند، با آهستگی پشت سر ایشان راه خود را ادامه دادم. حضرت امام متوجه شدند و ایستادند و بعد از احوالپرسی اجازه ندادند بقیه راه تا درب خروجی را پشت سر ایشان راه بروم.
روزهای آخر عمر با برکت حضرت امام، اینجانب جهت ماموریتی در ژنو بودم و ناراحتی حضرت امام را تلفنی از آقای دکتر عارفی خبر دار شدم و تهیه و
ارسال دارویی را نیز به عهده حقیر گذاشتند که تهیه و ارسال شد.
5 - 4 روز قبل از ارتحال حضرت امام به ایران بازگشتم ولی بیماری همه تاروپود وجود امام را فرا گرفته بود و کوشش متخصصین و پزشکان عالی مقام مملکت ثمر نیافت و تقدیر آن یگانه دوران را از ما گرفت و ملت ما را در غمی جاودانه گذاشت.
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا مگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید