رابطه آقای حکیم با امام خوب بود، اما عدهای از اطرافیان او وابسته به دربار و ساواک بوده و با آن حضرت مخالفت میکردند. مراجع و علمای نجف ـ به جز آقای سید محمدباقر صدر ـ با حرکتهای سیاسی امام مخالف بوده و با ایشان همراهی نمیکردند. آقای صدر شخصی مجاهد بود و با امام رابطه خوبی داشت و همیشه در مورد ایشان سفارش میفرمود و ایشان نیز از امام بسیار تقدیر مینمودند. چنان که در مجلس سوگواری شهید حاج آقا مصطفی، آقای صدر در مجلس آمدند و امام چند قدم به استقبال ایشان رفتند و سپس ایشان را در جای خودشان نشانده و خود نیز در کنارشان نشستند. امام و آقای صدر مثل دو برادر در کنار هم نشسته و در حالی که لبخندی بر لبهایشان بود، با هم به گفتگو پرداختند که در حدود 5 دقیقه به طول انجامید. آن صحنه برای ناظرین بسیار آموزنده بود.
در نجف اغلب مراجع راضی نبودند تا امام سر بلند کند و در میان مردم مطرح بشود! هر چند که آن حضرت با هیچ کدام آنها مسألهای نداشت و به همه آنها احترام قایل بود، اما آنها و اطرافیانشان مخفیانه به آزار و اذیت ایشان میپرداختند. زمانی که امام شهریه خود را تا چهار برابر افزایش دادند، آنها تاب تحمل از دست دادند و به جبههگیری آشکاری روی آوردند. با همه اینها حقیقت خمینی آنها را منزوی کرد.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 228