حاج آقا اگر درباره ویژگیهای فردی امام هم خاطرهای دارید بفرمایید؟
به یاد دارم که حضرت امام در نجف اشرف نماز مغرب و عشا را به جماعت در مدرسه مرحوم آیتالله (سید حسین) بروجردی برگزار میکردند. نماز ظهر و عصر را نیز در مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی میرفتیم. آن مدرسه دو حیاط داشت؛ یک
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 143 حیاط کوچک که ابتدا وارد آن میشدند و بعد از آن حیاط بزرگ بود که حجرهها در آنجا بود و نماز هم آنجا اقامه میشد. ما در حیاط اولی ایستاده بودیم و با رفقا مشغول صحبت بودیم. در گوشه این حیاط یک تانکر آب بود که در واقع مخزن آب بود، شاید دو ـ سه هزار لیتر آب میگرفت. در پایین تانکر یک شیر تعبیه شده بود که به وسیله آن شیر از آب تانکر استفاده میشد. این تانکر مخصوص ایامی بود که اگر احیاناً آب قطع شد طلبهها از آن استفاده کنند. همیشه تقریباً با شروع اذان امام وارد مدرسه میشدند. آن روز ناگهان دیدم امام وارد شدند. حالا نمیدانم از منزل تشریف میآوردند یا جای دیگر، اطلاع ندارم. ایشان به همین حیاط اول که رسیدند عبا را از پشت جمع کردند و روی همان تانکر آب گذاشتند و آستینها را بالا زدند و قبا را جمع کردند و پای شیر آب نشستند تا وضو بگیرند. این موضوع برای ما تازگی داشت و خوب، هیچ وقت وضوگرفتن امام را ندیده بودیم. دیدم با یک دست شیر آب را باز کردند و دست دیگرشان را به حالت مشت باز در آورده زیر شیر آب قرار دادند. دستشان که پر از آب شد شیر را بستند و آب را به صورتشان ریختند. باز یک مشت دیگر آب روی صورت ریختند و شیر را بستند. ایشان ظرف شاید یک دقیقه یا کمتر یک وضوی خیلی قشنگی گرفتند. من روی مصرف آب ایشان دقت داشتم و شاید بتوان ادعا کرد که بیش از یک و نیم یا دو استکان آب مصرف نکردند. از دست مبارک ایشان آبی روی زمین نمیریخت. دستشان که پر میشد آب را سریع میبستند. وضوی ایشان برای من هم از نظر زمان و هم از نظر مصرف آب جای تعجب داشت. من در بسیاری از مناسبتها در سخنرانیهایم این نکته را از نظر مراعات نعمتهای پروردگار و از جهت عدم اسراف برای مردم تعریف کردهام و گفتهام که انسان چگونه باید از نعمتهای الهی استفاده صحیح بنماید.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 144