حاج آقا شما که حضرت امام خمینی را در قم ملاقات کردید و بعد در نجف هم همراه ایشان بودید به نظر شما امام در قم خوش اخلاقتر و سرحالتر بودند یا در تبعید؟ یعنی اخلاق امام قبل و بعد از تبعید تغییری کرده است؟
بنده در حدی نیستم تا در این مورد نظر بدهم. من در قم طلبه نوپایی بودم که
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 41 همراه بسیاری از طلبههای دیگر خدمت ایشان رسیده بودم و در جمع عمومی ایشان را ملاقات کردم. یا در روز عید با دوستان خدمت ایشان میرفتیم و سلام میکردیم یا در موارد دیگر همیشه با ایشان گروهی برخورد داشتم. ولی در اصل امام را من به صورت نزدیکتر و ملموستر در نجف دیدم و شناخت من از امام خمینی از نجف است. در قم طلبهای بودم در میان طلبههای دیگر اما در نجف عده کمی بودیم که به ما نیاز بود. در منزل امام در آن زمان خدمتگزار وجود نداشت و ما در آنجا کار میکردیم.
اما با توجه به شناختی که من از امام دارم امام هیچ گاه تغییر نکردند. یعنی اخلاق ایشان در نجف، تهران و قم یکسان بود. عصبانیت امام فقط بر سر درست اجرا نکردن مسائل شرعی حادث میشد. من به یاد ندارم که امام در کلاس درس سر کسی داد بزنند و عصبانی شوند یا حتی بلند صحبت کنند. ایشان خیلی به افراد احترام میگذاشتند و برای آنها احترام و ارزش قایل بودند. خوب گوش میدادند و در صورتی که حرف را نمیپذیرفتند خیلی آرام به رد آن مطلب میپرداختند. ایشان بیخودی نمیخندیدند و به طور کلی من تغییری در امام در نجف و ایران ندیدم.
حاج آقا مصطفی خیلی اهل شوخی و مزاح بود. وقتی پیاده با ایشان به کربلا میرفتیم خیلی گرم و خوب و با محبت بود و با ما حرف میزد و شوخی میکرد. به طور کلی خیلی معاشرتی بود و خون گرمی او باعث شده بود که شمع محفل دوستان باشد. اما امام این طوری نبودند. در دوران طلبگیام نمیدانم ولی در دورانی که در نجف بودند این جوری نبودند. حاج آقا مصطفی به شوخی میگفت امام صادق(ع) هم این جور نبوده است گاهی اوقات میخندید اما امام نمیخندد. بله طبیعت امام جدی بودن ایشان بود.
ارتباط مردم نجف با امام چگونه بود؟
در نجف بر خلاف قم و لبنان یا حتی سوریه ارتباط مردم با مراجع چندان مناسب نبود و یک فاصله عمیقی بین مردم و حوزه وجود داشت. مثلاً در نماز اکثراً میآمدند ولی در روز عید مردم نجف خودشان را مقید به این نمیدانستند که حتماً به دست بوسی آیتالله حکیم بروند. خانه آیتالله حکیم خانه کوچکی بود و عده زیادی
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 42 نمیتوانستند به آنجا بروند. در حالی که در قم علما حیاط بزرگ داشتند و مردم خدمت ایشان میرفتند و روزهای عید خانه مراجع از صبح تا بعدازظهر پر بود.
البته آیتالله حکیم به عنوان مرجع عرب با بزرگان عشایر و خانوادههای ایشان ارتباط داشت اما ارتباط مردم نجف با امام ارتباط خاصی نبود. البته آنان به دلیل برگزاری نماز جماعت، کلاسهای درس، پخش اطلاعیه و اعلامیه و جزواتشان ایشان را میشناختند اما در کل مردم سردی بودند و ارتباط خاصی با علما ایجاد نمیکردند.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 43