آیا حاج آقا مصطفی این فعالیتها را بر عهده داشت؟
بله حاج آقا مصطفی محور بودند. یعنی امید همه بودند چرا که نمیشد همه بروند و تکتک از امام راجع به موضوعات سؤال کنند. حاج آقا مصطفی این وظیفه را به عهده داشت و همه را هدایت میکرد.
خواهش میکنم راجع به جلسات شبانه امام و اینکه موضوعیت آنچه بوده و چه افرادی در آن شرکت میکردند اندکی توضیح دهید؟
این یک رسمی است که در بین مراجع وجود دارد. همه مراجع بعد از مغرب و عشا یک ساعتی مینشینند و افرادی به آن جلسات میآیند. اینها مسألهای را مطرح
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 39 میکنند و گاهی روی آن بحث میکنند و مرجع نظر خودش را به عنوان نظر نهایی میگوید. این مجالس را شورای استفتاء و شرکتکنندگان آن را اصحاب استفتاء میگویند. این گونه جلسات عمومی که فضلایی بزرگوار در آن جمع میشوند در خانه اکثر مراجع تشکیل میشود، امام هم جلسه عمومی داشتند برای اینکه همه بتوانند به ایشان دسترسی داشته باشند.
آیتالله کریمی، آیت الله خاتم یزدی و آیت الله رضوانی همیشه در این جلسات امام شرکت میکردند. اساس این بود که فضلا و علمایی که از جاهای دیگر میخواهند امام را ببینند و ادای ارادت و سلام و احوالپرسی کنند میتوانستند در این جلسات که همیشه در منزل امام برگزار میشد شرکت کنند. مدت آن نیم ساعت بود یعنی از 30 / 8 به بیرونی میآمدند و تا 9 مینشستند و 9 به حرم مشرف میشدند. حتی اگر بحثی هم بود باز امام بلند میشدند و میگفتند باشد برای بعد. برنامه زمانی امام آن قدر منظم بود که بعضیها ساعتهای خود را با امام تنظیم میکردند. امام ساعت 9 حرکت میکردند و 9 و چند دقیقه به حرم مشرف میشدند و اذن دخول میگرفتند و پشت به قبله روبروی امام امیرالمؤمنین قرار گرفته سلام میکردند سپس بر میگشتند دور میزدند.
ایشان از پایین پا حرکت میکردند و بالای سر مینشستند و زیارت نامه و دعا میخواندند. تقریباً نیم ساعت تا سه ربع دعا و مناجات ایشان طول میکشید، بعد به خانه بر میگشتند. این برنامه هر شب امام بود مگر مواقعی که کسالتی داشتند.
افرادی دوروبر امام بودند که هر شب در کنار ایشان زیارت میکردند. از این عده حاج شیخ عبدالعلی (قرهی) و آقای (محیالدین) فرقانی بودند که جزو افراد امام بودند و همیشه در کنار ایشان حضور داشتند. طلبهها بیشتر شبهای پنج شنبه خدمت امام میرسیدند. در این جلسه اگر کسی سؤالی داشت از امام میپرسید و امام نظر خودشان را میفرمودند. گاه بحث در بر میگرفت، گاه اخبار خاصی که در دنیا روی داده بود مطرح میشد و یا کسی خدمت امام میرسید و اطلاعات خاصی داشت. مثلاً افرادی که از ایران میآمدند و به نوعی با امام آشنایی داشتند در آن جلسه شرکت میکردند. آقایان غیر معمم طرفدار امام هم در این جلسات شرکت داشتند و یکی از راهها و کانالهای
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 40 خبرگیری امام از اوضاع ایران همین جلسات بود. اگر اخبار خیلی حساس و مهم بود افراد از امام وقت میگرفتند وبه تنهایی به دیدار ایشان میرفتند.
حاج آقا آیا شما ارتباط خاص شخصی با امام داشتید یعنی امام به شما چیزی بگوید یا دستوری را شخصاً به شما بدهد؟
ما طلبه بودیم. طلبه هم در آن حد نیست. شناخت امام از من همین قدر بود که من خدمت ایشان میرسیدم و در منزل ایشان خدمت میکردم. احتمالاً از دوستان و اطرافیانشان میشنیدند که من فعالیت کردم و کارهایی را انجام دادهام. همان طور که گفتم در ده روز اول ورود ایشان به نجف من در خانه ایشان خدمت میکردم. چای و شربت میدادم و در آشپزخانه کار میکردم و از صبح تا آخر شب جمع و جور میکردم. حتی چای خانه امام مسؤول نداشت من خود همه کارها را انجام میدادم و چای میریختم.
در روزهای عید هم دو سه نفر بودیم که به خدمت در خانه امام میپرداختیم. صبح زود سماور را روشن میکردیم و استکانها را تمیز و آماده میکردیم. اما در یکی دو مورد که من با امام صحبت کردم رویهای بسیار عادلانه داشتند. مثلاً در مورد اختلافی که در دریافت شهریه چند تن از طلاب پیش آمده بود، من خدمت امام رسیدم و قضیه را گفتم. امام فرمودند حاج آقا مصطفی ساده است پُرش کردهاند، و قبول کردند که ما دیگر شهریه را به شکل و شیوه قبل دریافت نکنیم. یک بار هم من درباره خانقاه و دراویش که در سمنان زیاد است خدمت رسیدم و نظر ایشان را پرسیدم که این مسأله را نفی کردند.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 41