فصل اول: خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین محمدحسن اختری
نقش مبارزاتی حاج آقا مصطفی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

نقش مبارزاتی حاج آقا مصطفی

‏ آیا حاج آقا مصطفی این فعالیت‏‏‌‏‏ها را بر عهده داشت؟‏

‏ بله حاج آقا مصطفی محور بودند. یعنی امید همه بودند چرا که نمی‏‏‌‏‏شد همه ‏‎ ‎‏بروند و تک‏‏‌‏‏تک از امام راجع به موضوعات سؤال کنند. حاج آقا مصطفی این وظیفه را ‏‎ ‎‏به عهده داشت و همه را هدایت می‏‏‌‏‏کرد.‏

‏ خواهش می‏‏‌‏‏کنم راجع به جلسات شبانه امام و این‏‏‌‏‏که موضوعیت آن‏‏‌‏‏چه بوده و ‏‎ ‎‏چه افرادی در آن شرکت می‏‏‌‏‏کردند اندکی توضیح دهید؟‏

‏ این یک رسمی است که در بین مراجع وجود دارد. همه مراجع بعد از مغرب و ‏‎ ‎‏عشا یک ساعتی می‏‏‌‏‏نشینند و افرادی به آن جلسات می‏‏‌‏‏آیند. این‏‏‌‏‏ها مسأله‏‏‌‏‏ای را مطرح ‏


‏می‏‏‌‏‏کنند و گاهی روی آن بحث می‏‏‌‏‏کنند و مرجع نظر خودش را به عنوان نظر نهایی ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏گوید. این مجالس را شورای استفتاء و شرکت‏‏‌‏‏کنندگان آن را اصحاب استفتاء ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏گویند. این گونه جلسات عمومی که فضلایی بزرگوار در آن جمع می‏‏‌‏‏شوند در خانه ‏‎ ‎‏اکثر مراجع تشکیل می‏‏‌‏‏شود، امام هم جلسه عمومی داشتند برای این‏‏‌‏‏که همه بتوانند به ‏‎ ‎‏ایشان دسترسی داشته باشند.‏

‏آیت‏‏‌‏‏الله کریمی، آیت الله خاتم یزدی و آیت الله رضوانی همیشه در این جلسات امام ‏‎ ‎‏شرکت می‏‏‌‏‏کردند. اساس این بود که فضلا و علمایی که از جاهای دیگر می‏‏‌‏‏خواهند امام ‏‎ ‎‏را ببینند و ادای ارادت و سلام و احوالپرسی کنند می‏‏‌‏‏توانستند در این جلسات که ‏‎ ‎‏همیشه در منزل امام برگزار می‏‏‌‏‏شد شرکت کنند. مدت آن نیم ساعت بود یعنی از 30 / 8 ‏‎ ‎‏به بیرونی می‏‏‌‏‏آمدند و تا 9 می‏‏‌‏‏نشستند و 9 به حرم مشرف می‏‏‌‏‏شدند. حتی اگر بحثی هم بود باز امام بلند می‏‏‌‏‏شدند و می‏‏‌‏‏گفتند باشد برای بعد. برنامه زمانی امام آن قدر منظم بود که بعضی‏‏‌‏‏ها ساعت‏‏‌‏‏های خود را با امام تنظیم می‏‏‌‏‏کردند. امام ساعت 9 حرکت می‏‏‌‏‏کردند و 9 و چند دقیقه به حرم مشرف می‏‏‌‏‏شدند و اذن دخول می‏‏‌‏‏گرفتند و پشت به قبله روبروی امام امیرالمؤمنین قرار گرفته سلام می‏‏‌‏‏کردند سپس بر می‏‏‌‏‏گشتند دور می‏‏‌‏‏زدند.‏

‏ایشان از پایین پا حرکت می‏‏‌‏‏کردند و بالای سر می‏‏‌‏‏نشستند و زیارت نامه و دعا ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏خواندند. تقریباً نیم ساعت تا سه ربع دعا و مناجات ایشان طول می‏‏‌‏‏کشید، بعد به ‏‎ ‎‏خانه بر می‏‏‌‏‏گشتند. این برنامه هر شب امام بود مگر مواقعی که کسالتی داشتند.‏

‏افرادی دوروبر امام بودند که هر شب در کنار ایشان زیارت می‏‏‌‏‏کردند. از این عده ‏‎ ‎‏حاج شیخ عبدالعلی (قرهی) و آقای (محی‏‏‌‏‏الدین) فرقانی بودند که جزو افراد امام بودند ‏‎ ‎‏و همیشه در کنار ایشان حضور داشتند. طلبه‏‏‌‏‏ها بیشتر شب‏‏‌‏‏های پنج شنبه خدمت امام ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏رسیدند. در این جلسه اگر کسی سؤالی داشت از امام می‏‏‌‏‏پرسید و امام نظر خودشان را می‏‏‌‏‏فرمودند. گاه بحث در بر می‏‏‌‏‏گرفت، گاه اخبار خاصی که در دنیا روی داده بود مطرح می‏‏‌‏‏شد و یا کسی خدمت امام می‏‏‌‏‏رسید و اطلاعات خاصی داشت. مثلاً افرادی که  از ایران می‏‏‌‏‏آمدند و به نوعی با امام آشنایی داشتند در آن جلسه شرکت می‏‏‌‏‏کردند. آقایان غیر معمم طرفدار امام هم در این جلسات شرکت داشتند و یکی از راه‏‏‌‏‏ها و کانال‏‏‌‏‏های ‏


‏خبرگیری امام از اوضاع ایران همین جلسات بود. اگر اخبار خیلی حساس و مهم بود ‏‎ ‎‏افراد از امام وقت می‏‏‌‏‏گرفتند وبه تنهایی به دیدار ایشان می‏‏‌‏‏رفتند.‏

‏ حاج آقا آیا شما ارتباط خاص شخصی با امام داشتید یعنی امام به شما چیزی ‏‎ ‎‏بگوید یا دستوری را شخصاً به شما بدهد؟‏

‏ ما طلبه بودیم. طلبه هم در آن حد نیست. شناخت امام از من همین قدر بود که ‏‎ ‎‏من خدمت ایشان می‏‏‌‏‏رسیدم و در منزل ایشان خدمت می‏‏‌‏‏کردم. احتمالاً از دوستان و ‏‎ ‎‏اطرافیانشان می‏‏‌‏‏شنیدند که من فعالیت کردم و کارهایی را انجام داده‏‏‌‏‏ام. همان طور که ‏‎ ‎‏گفتم در ده روز اول ورود ایشان به نجف من در خانه ایشان خدمت می‏‏‌‏‏کردم. چای و ‏‎ ‎‏شربت می‏‏‌‏‏دادم و در آشپزخانه کار می‏‏‌‏‏کردم و از صبح تا آخر شب جمع و جور ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏کردم. حتی چای خانه امام مسؤول نداشت من خود همه کارها را انجام می‏‏‌‏‏دادم و ‏‎ ‎‏چای می‏‏‌‏‏ریختم.‏

‏در روزهای عید هم دو سه نفر بودیم که به خدمت در خانه امام می‏‏‌‏‏پرداختیم. ‏‎ ‎‏صبح زود سماور را روشن می‏‏‌‏‏کردیم و استکان‏‏‌‏‏ها را تمیز و آماده می‏‏‌‏‏کردیم. اما در ‏‎ ‎‏یکی دو مورد که من با امام صحبت کردم رویه‏‏‌‏‏ای بسیار عادلانه داشتند. مثلاً در مورد ‏‎ ‎‏اختلافی که در دریافت شهریه چند تن از طلاب پیش آمده بود، من خدمت امام رسیدم ‏‎ ‎‏و قضیه را گفتم. امام فرمودند حاج آقا مصطفی ساده است پُرش کرده‏‏‌‏‏اند، و قبول کردند ‏‎ ‎‏که ما دیگر شهریه را به شکل و شیوه قبل دریافت نکنیم. یک بار هم من درباره خانقاه ‏‎ ‎‏و دراویش که در سمنان زیاد است خدمت رسیدم و نظر ایشان را پرسیدم که این مسأله ‏‎ ‎‏را نفی کردند.‏