یکی دیگر از خصوصیات آقای خمینی که من خود به آن رسیده بودم این بود که ما گاهگاهی بعد از نماز خدمت ایشان میرفتیم و میگفتیم آقا یک استخاره برای ما بگیرید. ایشان استخاره میکرد اما آیه قرآن را خودش نمیخواند بلکه قرآن را به دست ما میداد و میگفت که آیهاش را تو بخوان تفسیرش را من میگویم. آیه را میخواندیم سپس ایشان تفسیر و معنیاش را میگفت. آقای خمینی از طلبهای که قرآن میخواند خوشش میآمد.
ایشان به استخاره اعتقاد داشتند؟
بله، بعد از مشورت استخاره است. این یکی از خصوصیات مذهب تشیع است و امام جعفر صادق(ع) میفرماید که بعد از مشورت استخاره کنید.
از شما میپرسیدند که برای چه استخاره میگیرید؟
نه، این را دیگر نمیپرسیدند.
یکی دیگر از خصوصیات آقای خمینی این بود که ایشان بر خلاف علما که به خاطر گرمای هوا در کوفه و در کنار شط فرات منزل میگرفتند که آب و هوای بهتری دارد ایشان میفرمودند که ما با طلبهها مثل هم هستیم شما طلبهها که نمیتوانید در کوفه خانه اجاره کنید پس ما هم این کار را نمیکنیم.
ایشان در گرمای 48 درجه تابستان نجف در مدرسه آقای بروجردی در کنار صحن سیمانی آن مدرسه نماز میخواندند. یادم هست که یک پنکه کوچکی را جلوی آقا میگذاشتند تا باد بخورد. با وجود این، به دلیل گرمای زیاد، ایشان نماز را که به
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 78 پایان میرساند دستمالش را در میآورد و عرق پیشانیاش را پاک میکرد و میرفت.
ایشان برای اینکه هوایی بخورد وقتی میخواست به کربلا برود ماشینی کرایه میکرد و از راننده میخواست که از راه آب برود تا اقلاً این هفت ـ هشت ساعتی که در راه است هوایی بخورد و درخت و سر سبزی ببیند، تفریحش همین بود.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 79