فصل چهارم: خاطرات آیت الله محمود قوچانی
این صفحات کَنده شود
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

این صفحات کَنده شود

‏حضرت امام نسبت به کیان و شخصیت علما و مرجعیت اهمیت فوق‌العاده‌ای می‌دادند ‏‎ ‎‏و می‌کوشیدند مسائل به گونه‌ای پیش برود که مردم نسبت به مراجع و علما ‏


‏خدای ناکرده بدبین نشوند یا نقطه ضعفی تراوش نکند. اگرچه فرضاً آن قشر یا آن طبقه ‏‎ ‎‏از علما در خط و روند امام هم نباشند. در عین حال در این مسأله خیلی حساس بودند.‏

‏به خاطر دارم یکی از دوستان در مقام آن برآمده بود که یک بیوگرافی نسبت به ‏‎ ‎‏حرکت امام و نهضت تهیه و چاپ کند، این موضوع پیش از نگارش کتاب ‏‏بررسی و ‏‎ ‎‏تحلیلی از نهضت امام خمینی‏‏ توسط حجت‏‏‌‏‏الاسلام سید حمید روحانی بود. از آنجا که ‏‎ ‎‏حضرت امام امور مربوط به مطبوعات را در اختیار من گذاشته بودند و من خدمتگزار ‏‎ ‎‏بودم، آن عزیز هم از من تقاضا کرد که شما در چاپ این بیوگرافی از نظر تصحیح و ‏‎ ‎‏چاپ و غیره و ذلک اشراف داشته باشید. مطالب مختصری آماده شد و کتابی در حدود ‏‎ ‎‏150 یا 200 صفحه چاپ شد و عرض کنم که تأیید شد و برای پخش آماده گردید. ‏‎ ‎‏مدت کوتاهی گذشت. روزی نویسنده کتاب به من مراجعه کرد و گفت که فلانی این ‏‎ ‎‏کتاب کار دست ما داد. گفتم: چه طور؟ خوب همه کارهایش را من انجام داده بودم و ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏دانستم محتوای آن کتاب چه بود. ایشان گفت: حضرت امام فرموده بودند حق پخش ‏‎ ‎‏و نشر کتاب را ندارید مگر این‏‏‌‏‏که خودم آن را پس از چاپ ببینم و اجازه نشر آن را ‏‎ ‎‏بدهم. پس از آن که چاپ کتاب تمام شد آن را خدمت حضرت امام بردم که ایشان ‏‎ ‎‏ملاحظه فرمایند. امام کتاب را به دقت از اول تا آخر آن خواندند و فرمودند که حق ‏‎ ‎‏پخش و نشر کتاب را ندارید مگر اینکه از فلان صفحه تا فلان صفحه را بِکَنید و دور ‏‎ ‎‏بیندازید.‏

‏آن صفحات که حضرت امام روی آن‌ها توجه داشتند مربوط به فصلی بود که در آن ‏‎ ‎‏به دوره نهضت امام در قم اشاره شده بود. طبعاً همه می‏‏‌‏‏دانند وقتی که امام نهضت ‏‎ ‎‏خودشان را در خرداد 1342 آغاز کردند قاطبه علما همگام با ایشان حرکت کردند و ‏‎ ‎‏اطلاعیه و اعلامیه دادند و جلسات گوناگونی برگزار کردند. بعد از مدتی برخی از افراد ‏‎ ‎‏خط‏‏‌‏‏مشی‏‏‌‏‏شان به گونه‏‏‌‏‏ای دیگر شد، از جمله آقای شریعتمداری و آن صفحاتی را که امام ‏‎ ‎‏فرموده بودند باید کَنده شوند تقریباً ارتباط داشت با همان مسائلی که به آقای ‏‎ ‎‏شریعتمداری مربوط می‏‏‌‏‏شد و این‏‏‌‏‏که ایشان چگونه عقب نشینی کرد و با تشکیلات و ‏‎ ‎‏دستگاه ارتباطی یافت و مسائل دیگر پیش آمد. علی‏‏‌‏‏رغم این‏‏‌‏‏که می‏‏‌‏‏شد به گونه‏‏‌‏‏ای تعبیر ‏


‏کرد که این محتویات از سویی مظلومیت و تنهایی امام را می‏‏‌‏‏رساند و این‏‏‌‏‏که همگامان و ‏‎ ‎‏رفقای امام چگونه حرکت کردند و چگونه در طول مسیر جدا شده و ایشان را تنها ‏‎ ‎‏گذاشتند و از سوی دیگر فداکاری و شجاعت امام را می‏‏‌‏‏رساند. اما چون این‏‏‌‏‏ها در نظر ‏‎ ‎‏امام نقطه ضعفی برای مرجعیت محسوب می‏‏‌‏‏شد و مقاماتی که مسؤولیت مرجعیت را ‏‎ ‎‏به عهده داشتند حمله‏‏‌‏‏ای متوجه‏‏‌‏‏شان می‏‏‌‏‏شد و در مجموع نظر جامعه نسبت به مقام ‏‎ ‎‏مرجعیت تضعیف می‏‏‌‏‏گردید لذا امام اجازه نفرمودند کتاب اینگونه منتشر شود و در ‏‎ ‎‏نتیجه آن آقای نگارنده مجبور شد برای این‏‏‌‏‏که خللی در شماره صفحات پیش نیاید ‏‎ ‎‏مطالب مناسبی در آن صفحات بگنجاند. سرانجام آن صفحات کَنده شد و نوشته‏‏‌‏‏ها و ‏‎ ‎‏مطالب جدیدی جایگزین گردید و کتاب به چاپ رسید. منظورم از بیان این موضوع ‏‎ ‎‏این بود که حضرت امام برای حفظ مقام مرجعیت نظر داشتند و روی آن حساس بودند ‏‎ ‎‏و می‏‏‌‏‏خواستند کمترین صدمه و ضربه‏‏‌‏‏ای در انظار مردم برای آن پیش نیاید و احیاناً ‏‎ ‎‏خدای نکرده در نظر مردم نسبت به مقام مرجعیت و روحانیت لکه‏‏‌‏‏ای وارد نشود.‏