ایشان پانزده روز در کربلا بودند؟
بله، پس از پانزده روز به نجف آمدند. با ورود ایشان به نجف آقای حکیم
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 71 ـ رحمۀالله علیه ـ به دیدار ایشان رفتند، همه علما و طلبهها به دیدار ایشان رفتند و آقای خمینی هم به بازدید آنها رفت و پس از بازدید از علما نوبت مدارس رسید. نجف تقریباً چهل مدرسه علمیه دارد و آقای خمینی قرارشان این بود که همان طوری که طلبهها به دیدن او رفتند ایشان هم هر روز یک مدرسه را دید و بازدید کنند. این کار چهل روز ادامه یافت و آخرین مدرسهای که ایشان دید و بازدید کردند مدرسه جامعةالنجف الدینیه بود که بین نجف و کوفه مقابل قبر کمیل واقع است. در آن مدرسه من بلند شدم و از طرف مدیر مدرسه به آقای خمینی خوشامد گفتم.
گفتم که ای که جمعیت کفر از شما واله و حیران گشتند به مجلس ما خوش آمدید. ایشان هم خوششان آمد.
ایشان چه گفتند؟
گفتند خیلی ممنون، ایشان رسمشان این بود که میگفتند خیلی ممنون.
امام در نجف کجا اقامت داشتند؟
ایشان در شارع رسول یعنی خیابان حضرت رسول خانهای گرفتند. این خیابان را خیابان قبله هم میگویند ولی قبله نیست چون به دلیل وجود مدرسه آقا سید کاظم یزدی و مسجد هندی و مسجد شیخ انصاری خیابان کمی متمایل به چپ است، یعنی به هنگام خیابان کشی برای اینکه این مدارس و مساجد تخریب نشوند خیابان را کمی به چپ متمایل کردهاند. شارع رسول پهلوی بازار حویش و حمام و مسجد هندی و مدرسه آقا سید محمدکاظم یزدی و مدرسه مرحوم آخوند ملا کاظم خراسانی و مسجد شیخ انصاری واقع شده است. خانهای که آقای خمینی گرفته بودند به بیت شروه معروف بود. شروه یعنی آن کسانی که کوزه آب و... درست میکنند. این خانه اندرونی کوچک و صحن نسبتاً وسیعی داشت. آن اوایل ایشان ظهرها نماز را در همان خانه میخواندند و ما هم به آنجا میرفتیم و در بیرونی به نماز میایستادیم. یادم هست که چهارده ـ پانزده نفر بیشتر نبودیم و سال اولی که آقا مسجد نداشتند و هوا گرم بود به زیر زمین آن خانه میرفتیم. شبها در مدرسه آقای بروجردی جمعیت زیاد بود. در همان ظهر طبقات اول و دوم و سوم پُر میشد. بعدها آیتالله بحرالعلوم آقایی کردند و
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 72 گفتند من در مسجد طوسی نماز میخوانم شما هم بیایید و در مسجد شیخ انصاری نماز بخوانید. پس از آن بود که آقای خمینی نماز ظهر را در آن مسجد برگزار کردند.
آیا در آن دوران منزل امام تحت مراقبت بود؟
به ظاهر نبود، اگر هم پلیس بوده پلیس مخفی بوده است.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 73