با نظر به پدیده های آشکار، وضع روانی ایشان در طول سالیان گذشته استنباط شده است. امام کسی است که فرموده است: من در عمرم جز از خداوند متعال از کسی نترسیده ام. این است که ایشان از قدرت شخصیتی با اهمیتی برخوردار بوده اند و همین اقتدار باعث شده بود که حوادث روزگار از دوران مدرسی در حوزۀ علمیه قم تا سالیان آخر زندگانی ایشان که پر از تلاطمهای سخت بوده است، نتوانسته بود تزلزلی در آن شخصیت به وجود بیاورد.
در اینجا می خواهم به یک نکتۀ بسیار مهم اشاره کنم و آن این است که ثبات روحی و قدرت شخصیتی که ایشان در اوج مرجعیت و مطرح بودن در جوامع امروزی داشت، می تواند برای کسانی که می خواهند در آینده متصدی مقام مرجعیت شوند، هشدار دهنده و ارائه طریقی با اهمیت بوده باشد که در مراجع گذشتۀ عالم تشیع همواره مراعات شده است. باید دانست که این مقام حساس یک حرفۀ معمولی نیست که هر کسی بتواند با فراگرفتن مقداری از اصول و قواعد و مسائل، شایستۀ تصدی آن باشد.
هر فقیه و حدیث شناس آگاه که از فقه الحدیث برخوردار بوده باشد، می داند که مضمون روایت بسیار معروف «و اما من کان من الفقهاء صائنالنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لأمر مولاه، فللعوام ان
یُقَلِّدوه» بالاتر از مضمون موثقۀ عبدالله بن ابی یعفور دربارۀ عدالت است که اتیان واجبات و ترک محرمات و اتصاف به ستر و عفاف را برای عدالت بیان می نماید. یعنی عدالتی که در شرایط تقلید آمده است عدالت را در آن حدی از تقوی معرفی می نماید که خویشتن داری و مخالفت با هوی را به اضافۀ آنچه که در موثقۀ عبدالله بن ابی یعفور آمده است، شرط تقلید معرفی می کند.