بعد از رحلت آیات عظام حکیم و شاهرودی (قدس سرهما) حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای احسانبخش نامه ای از رشت برایم به نجف ارسال داشت و در آن نامه درخواست نمود که به اتفاق حضرت حجت الاسلام والسلمین آقای خائفی، اجازه ای از حضرت امام برای حضرت آیت الله ضیأبری دریافت داریم تا ایشان همانند گذشته در رفع مشکلات مادی منطقه، مبسوط الید باشند.
اینجانب به دنبال درخواست مزبور در معیت حضرت آقای خائفی، خدمت امام در نجف در اندرونی شرفیاب شدیم و راجع به مخارج سنگین حضرت آقای ضیأبری چه در اداره و تنظیم حوزه علمیه و چه در رسیدگی به وضع مستضعفان و کمک به آنان در ابعاد مختلف بویژه در تهیه مسکن و چه در احداث مساجد و مدارس و ابنیه خیریه و سایر نیازهای مالی شهر بلکه استان، شرح مبسوطی خدمت آقا عرض کردیم و اجازه مورد نظر را از محضرشان درخواست نمودیم.
امام ضمن اینکه درخواست معروضی ما را اجابت فرمودند، با استعجاب تمام فرمودند: «ایشان احتیاجی به اجازه من ندارد».
لازم به تذکر است که استعجاب امام به مورد و به جا بود، زیرا درخواست چنین اجازه ای در ابتدای طلوع آیت الله ضیأبری نبود بلکه در زمانی صورت گرفت که ایشان نخست روحانی گیلان بودند و صیت آوازۀ ایشان به تمام بلاد رسیده بود و اثر وجودی و خدمتشان، کالنار علی المنار و الشمس فی رابعه النهار، مشهود عامه بود.
پس از آنکه چند روز از شرفیابی ما گذشت، دو ورقه از طرف آقا، به
اینجانب و آقای خائفی تسلیم شد و آورنده آن اظهار داشت: آقا فرمودند انتخاب هر یک از دو ورقه با شما و آقای خائفی است.
توضیح آنکه دو ورقه مزبور همان اجازه مورد درخواستی ما بود.
نهایت یکی از طرف دفتر حضرت امام بنا به طریقه مألوفه (فان جناب العالم الخ) و با عنوان حجت الاسلام والمسلمین نگاشته شده بود که البته قرار بود پس از انتخاب ما به توشیح مبارک حضرت امام برسد و ورقه دومی، اجازه ای با خط مبارک آقا بود. نهایت ایشان اجازه را از باب تأدب به صورت نامه آنهم با عنوان آیت الله مرقوم فرموده بودند.
و ما همان دستخط مبارک را انتخاب کردیم و برای حضرت آقای ضیأبری فرستادیم و ذیلاً متن همان اجازه امام در اینجا درج می شود.
بسمه تعالی
خدمت حضرت مستطاب آیت الله آقای حاج سید محمود ضیأبری دامت برکاته. پس از اهدا تحیت و سلام از قرار مسموع مصارف حوزه علمیه رشت و دیگر مصارف جنابعالی سنگین است. لهذا جنابعالی مختارید که دو ثلث از سهم مبارک امام علیه الصلٰوة و السلام و سهم سادات عظام کثرالله نسلهم الشریف را که مؤمنین در حساب اینجانب خدمتتان می دهند، در مصارف حوزه و غیره برسانید و ثلث دیگر را برای اینجانب ارسال فرمایید برای حوزه های مهمه علمیه. از خداوند تعالی سلامت و سعادت جنابعالی و عظمت و عزت اسلام و مسلمین را خواستاریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته تاریخ 22 محرم الحرام 1395
روح الله الموسوی الخمینی