موضعگیری امام در برابر رژیم بعث عراق برخلاف تصور سیاستمداران و علی رغم تمهیداتی که رژیم انجام می داد، خصمانه بود و امام هرگز به خاطر مخالفت و درگیری رژیم بعث عراق با ایران ستمشاهی، در برابر بعث عراق نرمش نشان ندادند و آنها را با روی خوش نپذیرفتند و هر وقت به خدمت امام آمدند، از آن حضرت تبری دیدند.
یک بار من در کربلا شاهد بودم که استاندار و رئیس شهربانی و رئیس سازمان امنیت استان کربلا به عیادت امام در منزل کربلای ایشان آمده بودند و من که تنها بدون اطلاع قبلی، به عیادت امام رفته بودم، شاهد صحنه شدم که استاندار ابتدا با بهانه کردن بیماری امام از نگرانی رئیس جمهور و علاقه وی به اعزام هیأت پزشکی و پزشک مخصوص خود سخن گفت و امام حتی نگاه هم به وی نکردند و سپس همکاری دولت با هیأتهای عزاداری و موکبهای حسینی را یادآور شد، باز امام اعتنایی نکردند. آنگاه به مسأله آب افتادن به زیر زمین حرم حضرت ابوالفضل (ع) که همراه با هزینه سنگین برای جلوگیری از تخریب احتمالی آن بود، سخن گفت و امام هیچ توجهی نفرمودند. در اثنای گفتار، استاندار چنان منفعل شده بود که از من خواست برای امام ترجمه کنم. یعنی برای وی
عکس العمل امام آن قدر غیر عادی بود که چنین وانمود کرد که گویا امام متوجه صحبتهای وی نمی شود. وقتی به ایشان یادآور می شدم که امام کاملاً متوجه صحبتها هست، با شگفتی و ناراحتی سخنان اول خود را مبنی بر استجازه از امام برای اعزام هیأت پزشکی مخصوص رئیس جمهور تکرار نمود. در این هنگام امام برای اینکه ضمن تفهیم این نکته که همه حرفهای او را شنیده و عمداً توجه نکرده و پایان دادن به این ملاقات، فرمودند: «ما لایحتاج». که ما را نیازی به هیأت پزشکی رئیس جمهور نیست و بی درنگ از جا بلند شدند و به موقع ترک اتاق فقط با من خداحافظی نمودند و حتی از نگاه کردن به چهره آنها خودداری ورزیدند.