پایان سال تحصیلی طلاب (خرداد ماه) بود که «بحث غیبت» ادامه یافته بود. دوستان از ایشان در همان پایان جلسه درس در مسجد سلماسی تقاضا کردند که نصیحتی بکنند. بیدرنگ فرمودند: آقا همه اینها که خواندیم، نصیحت بود. این زبانی را که از اینجا به نجف دراز می کنی و غیبت می کنی، همین زبان در روز قیامت، ظهور خواهد کرد ـ تجسم اعمال ـ و زیر پای اهل محشر خواهد بود و از روی آن خواهند گذشت (عین الفاظ که یادم نیست، مضمون همین ها است). با چنان صلابت و یقینی سخن گفتند که تقریباً همۀ اهل مجلس زار زار گریستند.