حضرت امام به خانواده شان علاقه فراوانی داشتند تا جایی که مقید بودند با آنان غذا بخورند و یا اینکه احترام لازم را نسبت به آنان بنمایند، امام محیط زندگی و احترام به همسر و فرزندان را بخشی از سلامت و سعادت جامعه می دانستند، حضرت امام خانه را زیربنای مسئولیتها و ساختن فرزندان سالم می دانستند، گاهی نوه های امام نزد ایشان می آمدند و سر و صدا و داد و فریاد می کردند، به این طرف و آن طرف می رفتند؛ ولی برخورد امام با آنان خیلی صمیمانه و مهربان بود؛ اما در ساعت کار و انجام مسئولیت، آنها نسبت به امام بیگانه بودند و نزدیک امام نمی آمدند و بستگان امام این معنی را درک کرده بودند که امـام تنها پدر آنها نیست، بلکه یک رهبر جهانی است؛ لذا خیلی بیشتر از ما از امام حسـاب می بردند. در همان زمانی که آنان با حسن نیت از بعضی گروهها دفاع می کردند، امـام در برابر آنها می ایستادند؛ لذا امام هیچ گاه حاکمیت و استقلال خود را در تصمیم گیـری از دست ندادند و هیچ زمانی مسائل خانوادگی مانع از انجام مسئولیتهای حضرت امام نبـود.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 270