ظاهراً ساواک متولی مسجد اعظم (فرزند آیت الله العظمی بروجردی) را از ادامه درس امام در این مسجد ترسانده بود، او هم دستور داد از اول صبح دربهای مسجد را جهت تدریس امام ببندند، خودم شاهد بودم وقتی که این خبر را به حضرت امام دادند، ایشان هیچ عکس العملی نشان ندادند و نسبت به بیت مرحوم آیت الله العظمی تواضع کردند و فرمودند: هرکجا مناسب باشد درس می دهم، و آن روز آمدند در صحن ایوان طلا روی یک منبر کهنه شکسته، و در حالی که شاگردان روی گلیمهای پاره و روی زمین نشسته بودند، دنباله درس هر روز را با کمال نشاط و شادابی ادامه دادند. روز بعد به خواهش تولیت مسجد دوباره به مسجد آمدند.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 158