روزی حاج شیخ نصرالله خلخالی که از اعضای محترم دفتر حضرت امام در نجف اشرف بود، نقل کرد که استاندار کربلا می گفت: هر وقت ما نزد آقای خمینی می آییم، هتک می شویم، نه جلوی پای ما بلند می شوند و نه یک «مسّاکم الله و صبّحکم الله » می گویند، یعنی «عصر بخیر، صبح بخیر»؛ ولی بعضی جاها که می رویم تا بیرون در به استقبال ما می آیند، و موقعی که کارمان تمام می شود تا سرکوچه مشایعت می کنند، جعبه های گز و ... برای ما می فرستند.
وقتی که این سخن را به امام منتقل کردیم، حضرت فرمودند: اینها معلوم نیست مسلمان هم باشند، مگر از اینها می ترسیم، از بزرگتر از اینها هم ترسی نداریم و... .
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 250