روحانی برجسته یکی از شهرهایی که مردم آن هم شیعه بودند و هم سنی، نامه ای خدمت امام فرستاده بود که در آن درخواست کمک برای ساختن مدرسه علمیه کرده بود و متذکر شده بود که در این شهر اهل سنت نیز حوزه دارند، تذکر این نکته نشان می داد که در آن شهر نه چندان بزرگ، مدرسه علمیه فی نفسه ضرورتی ندارد و انگیزه ساختن مدرسه علمیه این بود که برادران اهل سنت مدرسه علمیه دارند، او گمان کرده بود که تذکر این نکته باعث و مشوق موافقت قطعی حضرت امام برای ساختن مدرسه علمیه می شود؛ ولی وقتی که نامه به عرض معظمٌ له رسید، با لحنی قاطع فرمودند: نباید حالت مقابله با آنها باشد! این دلیل کافی نیست که چون آنها دارند پس ما هم باید داشته باشیم، نه خیر حضرت امام با این برخورد دو نکته را مشخص فرمودند: یکی اینکه برای ساختن مدرسه علمیه در شهرهای کوچک باید زمینه ها و امکانات لازم وجود داشته باشد، دیگر اینکه اگر پیروان دیگر مذاهب اسلامی هم در آنجاها هستند کاری که حالت مقابله با آنها را به خود بگیرد، نباید انجام داد.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 23