روزی از کمیته استقبال حضرت امام از تهران به پاریس زنگ زدند، تلفن کننده از تهران شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی بود، فرمود: برای ورود امام برنامه هایی تنظیم شده است برای اینکه امام در جریان باشند به عرضشان برسانید فرودگاه را فرش می کنیم، چراغانی می کنیم، فاصله فرودگاه تا بهشت زهرا(س) را با هلیکوپتر می رویم...، بار دیگر هم آیت الله منتظری برای این موضوع تأکید کرد، خدمت امام رسیدم و مطالب آقایان را گزارش کردم، پس از استماع دقیق که عادت امام بود سربلند کردند و فرمودند: برو به آقایان بگو، مگر می خواهند کوروش را وارد ایران کنند ابداً این کار لازم نیست، یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز می گردد، من می خواهم میان امتم باشم و همراه آنان بروم، ولو پایمال شوم.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 47