در جوّ نجف چون تبلیغات علیه امام بسیار شده بود، عده ای از آقایان فکر نمی کردند که ایشان از نظر علمی بالا باشند. آقای سیستانی می گفت: ما فکر می کردیم که ایشان یک شخص عادی است، والله بسیار بسیار برجسته هستند و از نظر مقام علمی و فقهی بسیار بسیار جلیل القدرند.
در این مسیر تا جایی برای علما شناخته شدند که بعضی از بزرگان ایشان را از نظر علمی بالاتر از همه می دانستند.
در جلسات درس، امام با صدای رسا و بیانی زیبا تدریس می فرمودند به نحوی که
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 149 شنونده ها مجذوب می گردیدند. از خصال بسیار نیکوی آن حضرت این که توجه خاصی به اشکال گرفتن و نظریه های شاگردان شان می کردند. بهترین مستشکل حاج آقا مصطفی بودند. پدر و پسر بحث های بسیار ظریف و دقیقی را با هم می نمودند. البته دیگر شاگردان نیز اشکالاتی می گرفتند و امام با براهین قوی آن ها را پاسخ می دادند. از جمله آقایان اشرفی ها که از دوستان نزدیک امام و دو برادرند، در درس بحث های تندی با ایشان کردند. بعد از اتمام درس عده ای از شاگردان به آن ها پرخاش کردند، که شما قصد محکوم کردن و شکست استاد را داشتید و عنادی برخورد نمودید. آن ها پاسخ دادند که غرضی در کار نبوده و ما اشکال درسی داشتیم. حضرت امام از واقعه باخبر شده و فردای آن روز در سر درس، با تجلیل از اشرفی ها اسم برده و فرمود: اگر رفقا با شما برخورد کرده اند، من از شما معذرت می خواهم. همه دوستان باید در مسائل علمی نظر بدهند.
امام درس را به زبان فارسی می گفتند و عده ای از عرب ها نیز که مقداری فارسی بلد بودند در درس ایشان شرکت می کردند. جلسات درس در مسجد شیخ انصاری (مسجد تُرک ها) برگزار می گردید. امام از نظر هنری خط درشت زیبایی داشتند و اشعارشان را خود می نگاشتند. آن حضرت اشعاری را که با خط خود نوشته بودند به آقای شیخ علی تهرانی سپردند تا در ایران چاپ و پخش نماید و من کپی آن اشعار را دارم.
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 150