امام معمولا در تشییع جنازه و در مراسم ختم و خواندن فاتحه یکسان عمل می نمود. در طول سالیان متمادی که در خدمت ایشان بودم فقط دو مورد مشاهده کردم که بزرگواری بیش تری فرمود: یکی مجلس ختم مادر من بود. وقتی والده من در ایران از دنیا رفت مجلس ختمی در مسجد شیخ انصاری برگزار کردم که امام هم تشریف آورد و بعد از خواندن فاتحه تا آخر سخنرانی واعظی که روضه می خواند نشست. اما در بقیه مجالس قبلا گفته شد که امام وقتی تشریف می آورد فاتحه و یک حزب قرآن می خواند می رفت و این یک مورد استثنایی بود. مورد دیگر در تشییع جنازه مرحومه مادر آقای دعایی بود. چون مادر آقای دعایی زن محترمه ای بود که به خانم حاج آقا مصطفی پیغام داده بود که اگر من از دنیا رفتم آقا (امام خمینی) نماز مرا بخواند. خبر که به امام رسیده بود به شوخی فرموده بود: به او بگویید لازم نیست از دنیا بروی و من
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 37 نمازت را بخوانم. این زن به قدری رنج کشیده و با صفا بود که تقریبا همه خواسته هایش عملی می شد. یکی از آن ها این بود که می خواست قبر او در نزدیکی قبر امیرالمومنین علیه السلام زیر ناودان طلا دفن شود. خواسته دیگرش این بود که امام نمازش را بخواند. و خواسته های دیگرش تقریبا همگی عملی شد. وقتی جنازه او را به مسجد شیخ انصاری بردیم امام از منزل تشریف آورد و در مسجد برای وی نماز خواند. بعد خودشان گوشه تابوت را گرفت و بلند کرد.
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 38