آن روزها، جو حاکم بر حوزه علمیه نجف مثل سایر حوزه ها عدم دخالت روحانیت در سیاست و جدایی دین از سیاست بود. در یک چنین جوی و با چنین طرز فکرهایی چه باید کرد؟ حضرت امام در ضمن سخنرانی ها، گاهی خطاب به آن ها می فرمودند بروید سیره انبیا را مطالعه کنید و ببینید آن ها چطور عمل می کردند، سیره پیغمبر اکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین (ع) چگونه بود!؟ و اینگونه بود که حضرت امام در ضمن مبارزاتشان با رژیم شاه، عملا، در سیره عملی خویش نسبت به تفکر علما و طلاب جوانی که در حوزه ها بودند، مبارزه فرهنگی هم داشتند.
آن قسمتی که بیشترین تاثیر را در نفوس می کرد و علما و طلبه ها را جذب معظم له می نمود، سیره عملی ایشان بود. مثلا حضرت امام در برخورد با همه این ها، حلم عجیبی داشتند و علی رغم آن همه صحبت ها، تهمت ها و فحاشی ها و برخوردهای زشتی که بود، حضرت امام حتی ذره ای عکس العمل نشان نمی دادند. اصلا دیده نشد که یک وقت حرفی بزنند یا گله ای بکنند و یا شکایتی داشته باشند و یا حتی کسی بیاید و غیبتی بکند و چیزی بگوید و امام گوش بدهند. در طول این مدت طولانی هیچ موردی از ایشان، در این باره دیده نشد و عکس العملی مشاهده نگردید. حلمی داشتند عجیب، مثل حلم انبیا.
دیگر از اقدامات ارزنده حضرت امام اصلاح شهریه و حقوقی بود که به طلاب می پرداختند. آن روزها در حوزه نجف اشرف رسم بر این بود که ملاحظاتی را در نظر می گرفتند و تبعیضاتی بین طلاب قائل می شدند. مثلا بین کسانی که در درسشان
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 93 حاضر می شدند و کسانی که حاضر نمی شدند، یا بین عرب و عجم و بین طلبه های ایرانی و افغانی و بالاخره بین کسانی که خط مشی موافق را داشتند و... خلاصه ملاحظاتی از این قبیل در نظر گرفته می شد. ولی حضرت امام(س) وقتی وارد صحنه مرجعیت نجف شدند، این تبعیض را از بین برده و فرمودند که هر کس که شرایط طلبه بودن را دارد و مشغول تحصیل علوم دینی است، استحقاق لازمه را دارد و سایر مسایل نباید مورد ملاحظه قرار بگیرد و دستور دادند که شهریه طلاب را بالسویه پرداخت کنند. و فرمودند فرقی بین عرب و عجم و ایرانی و غیر ایرانی و کسی که در درس من حاضر می شود یا نمی شود، نیست. اگر طلبه است باید به او شهریه داد و این کار را شروع کردند. نه این که فقط صحبت کنند، بلکه عملا این کار را انجام دادند و این عمل در روحیه طلاب خیلی اثر مثبت داشت و موجب شد که هم ایمانشان به مرجعیت بیشتر و محکم تر شود و هم جذب امام و روحیات امام و مشی امام شوند. و در این مورد حتی ده، بیست نفری که دور و بر امام بودند، با بقیه از نظر شهریه فرقی نداشتند و حتی نسبت به مرحوم شهید حاج آقا مصطفی خمینی، رحمة الله علیه که از علمای بزرگ اسلام بود هم مثل یک طلبه زندگانی می کردند.
علاوه بر سیره عملی امام در توزیع عادلانه شهریه و حقوق طلبه ها، در برخوردهای اخلاقی و انسانی هم بین کسانی که به درسشان می آمدند یا نمی آمدند، فرقی نمی گذاشتند. مثلا اگر یکی از آن ها مریض می شد، از او عیادت می کردند، دلجویی می کردند و حتی نسبت به کسانی که با امام بد بودند، اگر حادثه ای یا بیماری عارض می شد، حضرت امام کسی را می فرستادند تا از آن ها دلجویی کنند. در مواقعی که بعثی ها فشار می آوردند و طلبه ها را بیرون می کردند، امام هم مرتب شهریه را زیاد می کرد، بقیه آقایان هم مجبور می شدند که زیاد کنند ولی طلبه ها می دانستند که آن ها که زیاد می کنند، به خاطر امام است که زیاد کرده و لذا شهریه آقایان را می گرفتند ولی می گفتند: درود بر خمینی!
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 94