یادم می آید که حضرت امام همیشه در پایان جلسه درس آهسته ذکر استغفرالله ربی
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 90 و اتوب الیه را بر زبان می آوردند و این برای سالکین الی الله و طلاب حقیقت و برای همه، یک درس بود؛ چون همین توجه به کثرت و انصراف از وحدت، گرچه به حساب وظیفه و جزئی هم باشد، آینه دل را کدر می کند و آن وقت است که استغفار کانّه برای انسان قرب می آورد و آدم به یاد حدیث شریف نبوی می افتد که حضرت پیامبر اکرم(ص) می فرمودند: لیغان علی قلبی لاستغفرالله فی کل یوم سبعین مره یعنی من گاهی برایم کدروت پیدا می شود و هر روز هفتاد مرتبه استغفار می کنم و خود حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در تفسیر همین حدیث فرمودند که: به لحاظ همین نشست و برخاست ها با غیر اولیاء خدا و مردمی که محجوب هستند، کدورت حاصل آمده، آینه دل حضرت کدر می شد و حضرت استغفار می فرموده است. همین طور در صلوات بر حضرت موسی بن جعفر(ع) که: حلیف السجدۀ الطویلة و ملازمة الاستغفار یعنی حضرت موسی بن جعفر(ع) سجده های طولانی داشتند و ملازم استغفار بودند و این از حالات مومنین است که دائما ملازم با استغفارند، گرچه همیشه در حال انجام وظیفه هستند و کار ناشایسته هم انجام نمی دهند، اما استغفار می کنند. حضرت امام خمینی رحمةالله علیه هم همیشه در آخر جلسه درس استغفار می کردند و بعد برمی خاستند و به حرم مطهر مشرف می شدند.
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 91