همان گونه که می دانید زمانی بر کشور ما گذشت که امریکایی ها احساس ناامنی
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 233 می کردند؛ لذا کاپیتولاسیون را که یک نوع قضاوت کنسولی است و استقلال قضایی ایران را مخدوش می کرد، به تصویب رساندند؛ بدین معنی که اگر خارجیها(از جمله امریکایی ها) جرمی در این کشور مرتکب شدند، باید تحت محاکمه و قضاوت کشور متبوع خودشان قرار گیرند و قوه قضاییه ایران حق هیچ گونه برخوردی با آنان را ندارد، این خبر به گوش امام رسید؛ لذا امام به عده ای از جمله من مأموریت دادند که به تهران برویم و متن مذاکرات مجلس را در مورد این قضیه تهیه و به ایشان عرضه نماییم، به منزل علمای تهران که سیاسی هم بودند رفتیم و با تلاش فراوان متن مذاکرات تهیه شد، بعد از آنکه امام متن را دیدند، احساس کردند که ملت ایران با چه خطر بزرگی مواجه شده است؛ لذا عکس العمل تندی از خود نشان دادند، و در واقع به علمای حاضر نقش مرجعیت و انجام وظیفه شرعی را بیان کردند، لذا طلبه ها و مدرسان و فضلای قم شیفته امام شدند، آن روز حدود چند ماه از سرکوب پانزده خرداد می گذشت و شاه با قدرت ظاهری خود جوّ خفقانی در کشور ایجاد کرده بود؛ اما امام با برخورد تند خود ابهّت شاه را خورد نمود، برای اینکه مردم کوچه و بازار هم خوب بفهمند که کاپیتولاسیون یعنی چه؟ مثال روشنی زدند، فرمودند: اگر یک ایرانی سگ یک امریکایی را زیر بگیرد، باید این شخص را در امریکا محاکمه کنند؛ ولی اگر یک آمریکایی شاه ایران را مورد تهاجم قرار بدهد و زیر بگیرد، در دادگاه کشور ایران نمی توانیم آن شخص را محکوم کنیم.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 234