صدای گریه و زاری در نماز شب امام را یک بار از پشت در اتاقشان شنیدم؛ شب بود من از کنار اطاقشان رد می شدم، گریه شدید ایشان به گوشم رسید، اصلاً زار می زدند و گریه می کردند؛ واقعاً یک حالت خاصی بود که من اصلاً نشنیده بودم، نمی دانم چه بگویم، مثل کسی که اولین بار است به محبوب خود رسیده باشد.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 225