سالهای حدود 1341که اینجانب از مکه برگشته بودم، به من خبردادند که حضرت امام بعد از نماز مغرب و عشا به دیدن شما می آیند، اینجانب نیز بعد از نماز عازم منزل شدم تا از ایشان پذیرایی کنم؛ ولی وقتی به کوچه مان رسیدم، دیدم کوچه چراغانی شده است، پرسیدم: چرا چنین کرده اند، فهمیدم که چون مردم مطلع شده اند که حضرت امام امشب به منزل ما می آیند، کوچه را چراغانی کرده اند، و جالبتر اینکه وقتی برای حضرت امام
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 183 یک لیوان شربت آوردم، بعد از اینکه امام از این لیوان مختصری میل کردند، عده زیادی از حضّار، توی همان لیوان بعنوان تبرک آب ریختند و خوردند.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 184