معمولاً بعد از نماز مغرب و عشا حضرت امام می نشستند تا به سوالهای شرعی پاسخ دهند. به یاد دارم شبی به حضورشان رسیدم و یک مسأله شرعی در زمینه طهارت از ایشان پرسیدم، ایشان فرمودند: آنگونه که شما طرح می کنید، وضو را باطل نمی کند، من هم دستشان را بوسیدم و بلند شدم؛ امّا تا نفر بعدی آمد بنشیند، امام به آیت الله صانعی فرمودند: به این نوجوان بگویید برگردد، ایشان نیز مرا صدا کردند، برگشتم وقتی به نزد امام رسیدم ایشان فرمودند: به شرطی وضو را باطل نمی کند که شبهه خروج بول نباشد، من مجدداً دستشان را بوسیدم و خداحافظی کردم؛ ولی تاکنون بارها به این مسأله فکر کردم که اولاً دین آنقدر برای متدین (ولو نوجوان) جدّی است که حتماً باید مسأله شرعی مورد نیاز خود را بپرسد تا به جواب برسد؛ لذا به خودش اجازه می دهد تا از یک مرجع دینی بپرسد. ثانیاً یک مرجع، یک رهبر، یک شخصیت بین المللی چقدر ارتباط معنوی و صمیمی با مردم عادی ، حتی نوجوانان دارد، و مهمتر اینکه اگر جواب ناقص داده شده باشد، مرجع وظیفه خود می داند تا جواب کامل را به سوال کننده، حتی اگر نوجوان باشد، بدهد.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 137