قبل از آنکه امام تبعید بشوند، صاحب یکی از کارخانجات بزرگ در تهران مسجدی می ساخت، برای تبلیغ و امامت در این مسجد از امام تقاضا می کند که ایشان یک نفر را اعزام کنند که مردم را ارشاد کند. امام ابتدا با اکراه این موضوع را می پذیرند؛ ولی پس از تعیین یک روحانی، در هنگام اعزام به او می فرمایند: وظیفه شما علاوه بر تبلیغ و ارشاد، این است که دو موضوع را از یاد نبرید. 1ـ در این مسجد از طرف شما، از من نامی برده نشود؛ 2ـ برخورد شما با بانی مسجد به گونه ای باشد که خیال نکند به ثروت و مال او چشم
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 43 طمع دوخته اید.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 44