یکی از علما نجف، مریض شده بود، یکی از دوستان با من قرار گذاشت که نزد حضرت ا مام برویم و از ایشان بخواهیم تا به عیادت آن عالم برویم، خدمتشان رسیدیم، اما ایشان، به دلایلی، مایل به عیادت آن عالم نبودند، دوستم گفت، عیادت مریض مستحب است، عیادت عالم مستحب است، شما قصد قربت بفرمائید، امّا حضرت امام باز هم جواب نه دادند، زیرا نمی توانستند قصد قربت کنند و نخواستند به خاطر خوش آیند دیگران، کار را انجام دهند.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 4