مثلاً امام تلفن را به من و آقای محتشمی و آقای منتظری سپرده بودند. آقای اشراقی به نقل از امام گفتند: من تلفن را به ایشان سپردم اگر یک کلمه از این تلفن بر خلاف نظر من گفته شد هر سه را محاکمه خواهم کرد. ما هم قبول کردیم. لذا ما آنجا مقرراتی برقرار کردیم که هیچ کس جرات نمی کرد تلفن بزند حتی حاج احمد آقا.
مکرر اتفاق می افتاد که من در اتاق نبودم و تلفن زنگ می زد. آقایان صدوقی و موسوی خوئینی ها بودند بلند می شدند تلفن را جواب بد هند ولی حاج احمد آقا می گفتند صبر کنید فردوسی پور بیاید، کسی دیگر بر ندارد. اینجوری کنترل بود و کارهایی هم که انجام می شد اعلام کرده بودیم هر کس می خواهد سخنرانی امام را منتشر کند حق ندارد بعنوان بیت امام و دفتر امام منتشر کند. یا مهر بیت امام را بزنند و بخواهند پخش کنند.
کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 264