بعد از اعتراضاتی، شاه تصمیم گرفت که محل تبعید امام را عوض کند، منتهی متحیر بودند که امام را کجا ببرند. برداشت من و بعضی دیگر از آقایان این است که شاه با بعضی از آخوندهای درباری که آن روز بودند و امام را درست نمی شناختند مثل خود او مشورت کرده که چکار کند. پیشنهاد شده بود که ایشان را به نجف بفرستید؛ ایشان یک سید جوشی است وقتی یک چیزی خلاف اسلام و خلاف مقدسات می بیند عصبانی می شود، فریاد می زند، اعلامیه می دهد و سخنرانی می کند؛ اما آن عمق علمی و فقهی که بتواند یک درسی را اداره بکند ندارد، بنابراین اگر نجف برود یا درس شروع می کند یا نه اگر درس شروع کرد ما افرادی آنجا داریم که بروند سردرس ایشان اشکال کنند و اگر درس شروع نکرد باز هم افرادی را مامور می کنیم که از ایشان تقاضای درس کنند و ایشان را به درس گفتن وادار کنند و بعد سر درس اشکال و اعتراض کنند و کاری بکنند که امام در درس هو شود؛ اگر ایشان در درس در حوزه نجف هو شد و درسش نگرفت قهراً در بین مراجع و در بین علما از آن موقعیتی که دارد ساقط خواهد شد. این بود که تصمیم گرفتند امام را از ترکیه به نجف اشرف منتقل کنند. یکی از طرق لجن مال کردن همین بود که در حوزه علمیه امام را خفیف کنند و درسش را با شکست مواجه بکنند.
کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 87 ولی بر عکس امام وقتی که به عتبات مقدسه مشرف شدند هفته اول یک زیارت دوره داشتند. البته آن موقع من در ایران بودم و در نجف نبودم آنچه که نقل می کنند بیان میکنم. زیارت دوره، زیارت تمام ائمه ای که در آنجا هستند را می گویند که اینها شامل زیارت امیر المومنین(ع) و امام حسین(ع) و موسی بن جعفر(ع) و جوادالائمه (ع) به اضافه دو تا امام سامرا را زیارت می کنند. همچنین امامزاده هایی که در این مکانها هست در بین راه است بعد هم می آیند در نجف و قصد اقامت می کنند و از ایشان تقاضای درس می شود.
کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 88