آقای محمد ترکمان در خاطراتشان گفته اند منزل آقای غضنفرپور که آقای بنی صدر برای امام تهیه کرده بودند، متعلق به آقای فائق بی ریا، پسر محمد بی ریا، وزیر فرهنگ دولت پیشه وری بود، سوال من اینست که آیا حضرت امام از این موضوع اطلاع داشتند و یا می تواند دلیلی باشد که امام در آن خانه نمانند و بخواهند محل دیگری بروند؟
در این قسمت نمی دانم که امام اطلاع داشته اند یا خیر. ولی همان طور که من عرض کردم آخرین نمازی که امام در آنجا اقامه کردند، بعد از آن نماز فرمودند فوری برویم، با اینکه انتظار بود که ناهار را آنجا بمانند، امام فرمودند برویم. برخی اصرار کردند ولی ایشان فرمودند، ماندن من در اینجا خلاف شرع است هرچه زودتر برویم.
چون دلیلی برای رفتن حضرت امام وجود نداشت، حضرت امام غریب بودند، امکانات در اقامتگاه نوفل لوشاتو کم بود.
دلایل دیگر هم این بود که آنجا یک آپارتمان بود که سه تا اتاق
کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 252 داشت و جا برای پذیرایی مهمان و کسانی که برای مصاحبه میآمدند نداشت همچنین در طبقه چهارم قرار داشت که پله زیاد داشت و امام احساس زحمت می کرد، در حالیکه خانه ای که امام در محلی در نوفل لوشاتو دیده بودند خلوت بود، فقط روزهای یکشنبه شلوغ می شد.
منزل محل اقامت امام در نوفل لوشاتو متعلق به آقای عسگری از دانشجویان فارغ التحصیل ایرانی در فرانسه بود، خانم ایشان از اهالی پاریس بود و خانه هم متعلق به خانم وی بود، چون بنام بیگانگان در هیچ کشوری سند ملکی صادر نمی کنند.
آنجا یک منزل وسیعی بود و البته ساختمان آنجا هم آپارتمانی بود و یک اتاق بزرگ و یک اتاق کوچک داشت که ما به آن پستو می گفتیم و یک راهرویی بود که ما تلفن را آنجا گذاشته و آنجا را دفترمان قرارداده بودیم. معمولاً ملاقاتهای امام در روزهای آفتابی در حیاط برگزار می شد. در اتاق بزرگ، نماز اقامه می شد و بعد از نماز، هم آنجا می نشستند و برای دانشجویانی که می آمدند سخنرانی می کردند. امام بقدری مقید بودند برای بیان حقایق و مطالب و مظالمی که در ایران در جریان هست که گاهی از اوقات صبح تا ظهر دو تا سخنرانی و بعد از ظهر هم دو تا سخنرانی می کردند. شب، بعد از نماز هم یک سخنرانی داشتند که مجموعاً پنج سخنرانی در روز میشد.
کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 253