حدّ سرقت
مسأله 1 ـ حدّ دزد در دفعۀ اول، قطع چهار انگشت از مفصل اصلی انگشتان دست راست است؛ و کف دست و ابهام برای او باقی گذاشته می شود. و اگر دفعۀ دوم دزدی نمود، پای چپ او از زیر برآمدگی روی پا قطع می شود تا این که نصف پا و مقدار کمی از محل مسح، برای او باقی بماند. و اگر دفعۀ سوم دزدی کرد به زندان ابد می افتد تا بمیرد و
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 520 اگر فقیر باشد از بیت المال خرج او را می دهند. و اگر برگردد و دفعۀ چهارم دزدی نماید ولو این که دزدی در زندان باشد، به قتل می رسد.
مسأله 2 ـ اگر دزدی از او تکرار شود و حدّ در خلال آن ها واقع نشود، یک حدّ کفایت می کند؛ پس اگر بعد از حد، سرقت از او تکرار شود پایش قطع می شود، سپس اگر دزدی از او تکرار شد زندانی می شود سپس اگر تکرار شد، کشته می شود.
مسأله 3 ـ دست چپ با وجود دست راست قطع نمی شود؛ چه دست راست شَل باشد و دست چپ صحیح یا برعکس آن باشد ـ یا هر دو شَل باشند. البته اگر خوف مردن به جهت قطع دست شَل باشد با بودن احتمال عقلایی که دارای منشأ عقلایی است، مانند اخبار پزشک به آن ـ به جهت احتیاط بر حیات دزد، دست شل قطع نمی شود؛ پس آیا در این فرض، دست چپ که سالم است قطع می شود؟ یا در صورتی که خوف مردن در دست راست باشد، نه در دست چپ، آیا دست چپ شل قطع می شود؟ اشبه عدم قطع است.
مسأله 4 ـ اگر دزد دست چپ نداشته باشد بنابر مشهور دست راستش قطع می شود، ولی در روایت صحیحه ای آمده است که قطع نمی شود. و عمل بر قول مشهور است. و اگر در وقت ثبوت دزدی دارای دست راست باشد و بعد از آن از بین برود، دست چپ او قطع نمی شود.
مسأله 5 ـ کسی که دزدی کند و دست راست نداشته باشد، بعضی گفته اند که: چنانچه در قصاص یا غیر آن، قطع شده باشد و دست چپ داشته باشد، دست چپ او قطع می شود؛ پس اگر دست چپ هم نداشته باشد پای چپ او قطع می شود. پس اگر پای چپ نداشته باشد چیزی بیشتر از زندان بر او نیست. ولی اشبه در همۀ این ها سقوط حدّ و انتقال به تعزیر می باشد.
مسأله 6 ـ اگر جاری کنندۀ حد، دست چپ او را با علم به حکم و موضوع قطع نماید بر او قصاص می باشد و قطع دست راست او به واسطۀ دزدی، ساقط نمی شود. و اگر دست چپ او را به جهت اشتباه در حکم یا موضوع قطع نماید بر او دیه می باشد؛ پس آیا قطع دست راست با آن ساقط می شود؟ اقوی سقوط آن است.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 521 مسأله 7 ـ سرایت حدّ نه مورد ضمان حاکم است و نه جاری کنندۀ حد، اگرچه در گرما یا سرما اقامه شود. البته مستحب است که اقامۀ حدّ در تابستان در اول و آخر روز و در زمستان در وسط آن باشد، تا از شدّت گرما و سرما، مصون بماند.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 522