هفدهم: فرج
مسأله 1 ـ در دو «شفر» زن یعنی گوشتی که مانند احاطۀ دو لب نسبت به دهان، عورت زن را احاطه نموده است، دیه کامل او می باشد. و در یکی از آن ها نصف آن است؛ خواه زن، کبیره باشد یا صغیره، ثیّبه باشد یا باکره، ختنه شده باشد یا غیر آن، قرنا باشد یا رتقا یا سالم، افضا شده باشد یا غیر آن.
مسأله 2 ـ اگر به جنایت فلج شوند ظاهراً دو ثلث دیه آن است. و اگر چیزی از آن دو را که در آن ها فلجی است قطع کند در آن ثلث می باشد.
مسأله 3 ـ در «رکب»، و آن در زن جای عانۀ مرد می باشد، حکومت است؛ آن را جدا از عورت قطع نماید یا منضم به آن و همچنین در عانۀ مرد حکومت می باشد.
مسأله 4 ـ در افضای زن، دیۀ کامل او می باشد. و افضا این است که دو راه بول و حیض را یکی قرار دهد. و همچنین است بنابر احوط (وجوبی) اگر دو راه حیض و غائط را یکی قرار دهد. و بین مرد بیگانه و زوج فرقی نیست مگر در یک صورت و آن جایی است که افضا از زوج، به وطی بعد از بلوغ باشد. و اما قبل از بلوغ بر او دیۀ زن با مهرش می باشد. مسأله 5 ـ اگر زن از طرف غیر شوهرش اکراه شده باشد پس برای او مهر المثل است با دیه. و اگر زن موافق او باشد پس برای زن دیه است، نه مهر. و اگر زنی که اکراه شده، باکره باشد، آیا علاوه بر مهر و دیه، ارش بکارت نیز برای او واجب است؟ در آن تردّد است؛ و احوط (وجوبی) این است.
مسأله 6 ـ مهر و ارش در صورت قائل شدن به آن، در مال او می باشد و همچنین است دیه.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 621