پانزدهم: ذکر
مسأله 1 ـ در حشفه و بیشتر از آن اگرچه چیزی از ذکر نماند در صورتی که با یک قطع کردن باشد دیۀ کامل است. و بین ذکر جوان و پیرمرد و بچه و خصی خلقتی و کسی که بیضه هایش کشیده شده یا بیضه هایش کوبیده شده و غیر آن، در صورتی که موجب فلج نباشد، فرقی نیست.
مسأله 2 ـ اگر قسمتی از حشفه را قطع نماید دیه مقطوع به نسبت دیه از مساحت حشفه، حساب می شود، نه مساحت همۀ ذکر.
مسأله 3 ـ اگر مجرای بول را بدون قطع کردن پاره کند در آن حکومت است. و اگر قسمتی از حشفه را قطع کند و این قطع ملازم پاره نمودن مجرا باشد چیزی بر او نیست مگر آنچه که برای حشفه می باشد. و اگر ملازم آن نباشد و پاره شدن، جنایت زایدی بر آن باشد، پس برای آن حکومت ثابت است و برای حشفه همان است که گذشت.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 619 مسأله 4 ـ اگر حشفه را قطع نماید و دیگری ـ یا همان شخص به قطع کردن دیگری ـ بقیه آن را قطع نماید، پس دیه برای قطع حشفه و حکومت برای قطع باقی مانده است. و اگر کسی قسمتی از حشفه و دیگری بقیۀ حشفه را قطع نماید بر هر یک از آن ها به حساب مساحت است.
مسأله 5 ـ اگر قسمتی از حشفه را قطع کند و دیگری ذکر را به طوری قطع کند که چیزی از آن نماند، پس در قطع قسمتی از حشفه به مساحت حساب می شود و در قطع باقی مانده، چند وجه است: حکومت، یا حساب نسبت به حشفه و حکومت در باقی مانده، یا دیۀ کامل؟ اوجه آن ها اولی است و احوط (استحبابی) آن ها آخری می باشد.
مسأله 6 ـ در ذکر عنّین ثلث دیه است. و همچنین است در قطع ذکر فلج. و در قطع قسمتی از آن، به حساب آن می باشد و بعید نیست که حساب، نسبت به مجموع ذکر باشد نه خصوص حشفه.
مسأله 7 ـ اگر نصف ذکر را از حیث طول قطع نماید و در نصف دیگر، خللی از فلج و مانند آن حاصل نشود پس نصف دیه می باشد. و اگر در باقی مانده فلجی حادث کند پس برای قطع نصف دیه است و برای فلج، دو ثلث دیۀ نصف دیگر (ذکر) است پس بر او پنج ششم می باشد.
مسأله 8 ـ در ذکر خنثای مشکل یا خنثایی که زن بودن او معلوم است، حکومت می باشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 620