3 - فهرس الاشعار
عنقا شکار کس نشود دام باز گیر ... کانجا همیشه باد بدست است دام را 13
تو را ز کنگرۀ عرش می زنند صفیر ... ندانمت که در این دامگه چه افتاده است 37
وجود اندر کمال خویش ساری است ... تعیّنها امور اعتباریست 48
ألا إنّ ثوباً خیط من نسج تسعة ... و عشرین حرفاً من معالیه قاصر 14
فالحق خلق بهذا الوجه فاعتبروا ... و لیس خلقاً بذاک الوجد فادّکروا 67
من یدر ما قلت لم تخذل بصیرته ... و لیس یدریه الاّ من له البصر 67
جمع و فرق فان العین واحدة ... و هی الکثیرة لا تبقی و لا تذر 67
عبارتنا شتّی ]و حسنک واحد ... و کلّ الی ذاک الجمال یشیر[ 45
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر ... من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش 14
دیده می خواهم سبب سوراخ کن ... ]تا حجب را بر کند از بیخ و بن[ 86
کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 111