در «نور» چهاردهم فرموده اند:
من ذلک المقام إباء الأنبیاء المرسلین و الأولیاء الراشدین . . . عن إظهارالمعجزات و الکرامات.
کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 103 یکی دیگر از علل طفره رفتن انبیا از معجزه و ابای اولیای محمدیین از اظهار کرامت ـ جز موارد خاص آن هم به امر الهی ـ کثرت شفقت و علاقۀ آن بزرگان به امت خود بود. چه آنکه اگر چه فرق بسیار است بین معجزه و سحر، عموم مردم گاهی بین این دو فرق نمی نهند؛ و مغرضان و ملحدان با القای وسوسه موجب انحراف ابنای امت می شوند. شیخ بزرگ در فصوص الحکم، «فص لوطی»، افاضت فرموده است:
فمتی تصرَّف العارف بالهمة فی العالم، فعن أمر إلهی؛ و جبر لا باختیار. و لا شک أن مقام الرسالة یطلب التصرف لقبول الرسالة، فیظهر علیه ما یصدق عند أمته و قومه، لیَظهر دین الله. و الولی لیس کذلک؛ مع هذا فلا یطلبه الرسول فی الظاهر.
مگر آنکه امر حق اقتضا نماید و از رسول بخواهد جهت «تحدی»، یا امری دیگر، به اعجاز مبادرت نماید. کقوله تعالی فی حق موسی: «و إذا اسْتَسْقَی موسَی لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرَبْ بِعَصاکَ الحَجََر . . . » و قوله: «أَوْحَیْنَا إلَی مُوسَی أَن أَلْقِ عصاکَ. فَإذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ. » و قوله تعالی: «و لَقَدْ أَوْحَینَا إلَی مُوسَی أَنْ أَسْرِ بِعِبادِی فَاضْرِِبْ لَهُم طَرِیقاً فِی البَحْرِ یَبَساً. » از انبیای دیگر نیز معجزه ظاهر گردید؛ و این از طریق وحی در قرآن مجید و فرقان عظیم به تحقیق پیوسته است. از آنجا که عیسی ملقب به «روح الله» بود و روح از عالم «امر» است، معجزۀ او احیای اموات و انشاءالطیر من طین بود. قال علیه السلام (خطاب به بنی اسرائیل): إنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنّی أَخْلُقُ مِنَ الطّْینِ کهَیْئَةِ الطَیْرِ . . . و أُبْرِئُُ الأکْمَهَ و الأبْرَصَ . . . »
شیخ اکبر بعد از آنچه نقل شد، نوشته است:
لأن للرسول الشفقة علی قومه، فلا یرید أن یبالغ فی إظهار الحجة علیهم، فإن فی ذلک هلاکهم؛ فیبقی علیهم. و لقد علم الرسول
کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 104 أیضاً أن الأمر المعجز إذا ظهر للجماعة، فمنهم من یؤمن عند ذلک؛ و منهم من یَعرفه و یجحده و لایظهر التصدیق به ظلماً و علوّاً و حسداً؛ و منهم من یُلحق ذلک بالسحر و الإیهام. و لمّا رأت الرسل ذلک و أنه لا یؤمن إلا من أنار الله قلبه بنور الإیمان و متی لم ینظر الشخص بذلک النور المسمی إیماناً فلا ینفع فی حقه الأمر المعجز، فقصرت الهمم عن طلب الأمور المعجزة لما لم یعم أثرهم فی الناظرین.
عموم مردم از دقایق صنع حق خبر ندارند؛ خصوصاً عِبرانیّین و اجلاف عرب که در انکار بلادلیل اصرار می ورزیدند.
کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 105