مساله 1 ـ عده نیست از برای زنی که شوهر با او نزدیکی نکرده، و دختر کوچکی که به حد بلوغ نرسیده است یعنی نه سالش تمام نشده؛ گرچه شوهر با او نزدیکی کرده باشد، و زن یائسه، این سه طایفه عده ندارند چه به طلاق جدا شده باشند از شوهر و چه به فسخ و هبۀ مدت و غیر آن.
مساله 2 ـ دخول حاصل می شود به رفتن تمام حشفه و ختنه گاه چه در قُبُل و چه در دبر.
مساله 3 ـ زن اگر قرشیه است به شصت سالگی یائسه می شود و اگر نیست به پنجاه سالگی یائسه می شود.
مساله 4 ـ اگر زن حامله ای را طلاق دهند، عدۀ او به زائیدن تمام می شود اگرچه بعد از طلاق بدون فاصله بزاید، و فرق نیست در اینکه بچه خلقتش تمام باشد یا ناقص، بلکه اگر مضغه و علقه هم باشد عده تمام می شود.
مساله 5 ـ اگر زن از زنا حامله باشد، به زائیدن عده اش تمام نمی شود.
مساله 6 ـ اگر زن دو قلو آبستن باشد بائن می شود از شوهر به زائیدن هر دو طفل نه یکی از آنها.
مساله 7 ـ اگر زن غیرآبستن را طلاق بدهد یا نکاح را فسخ کند، اگر حیض زن مستقیم باشد، یعنی در هر ماه یک مرتبه خون ببیند، عدۀ او سه طهر است و همین طور است اگر در یک ماه بیشتر از یک مرتبه خون ببیند یا در دو ماه یک
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 389 مرتبه ببیند. بلکه اگر فاصله میان دو حیض او از سه ماه کمتر باشد نیز عدۀ او سه طهر است.
مساله 8 ـ اگر زن حیض نمی شود و در سنی است که زنهای دیگر حیض می شوند؛ چه به واسطۀ مرض باشد یا ضعف یا غیر آن، عدۀ او سه ماه است. و همین طور است زنی که فاصلۀ مابین دو مرتبه خون دیدنش سه ماه باشد یا بیشتر.
مساله 9 ـ اگر زنی را طلاق داد و یک لحظه از پاکی او باقی است، این یک لحظه یک طهر حساب می شود و بعد از آنکه دو طهر دیگر دید از عده خارج می شود.
مساله 10 ـ مراد از ماه که باید زن عده نگه دارد ماه هلالی است، پس اگر اول ماه طلاق گرفت سه ماه که گذشت عده تمام می شود و اگر در بین ماه طلاق گرفت دو ماه وسط را هلالی حساب کند، و ماه و روزهای ماه اول را با ماه چهارم تمام کند.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 390