ودیعه آن است که انسان مال خود را برای حفظ و نگهداری نزد دیگری بگذارد، صاحب مال را «مودع» و کسی که مال نزد او امانت است «مستودع» و مال را هم «ودیعه» گویند.
مساله 1 ـ ودیعه از عقود و محتاج به ایجاب و قبول است و آن هر لفظی است که مفید معنی ودیعه باشد.
مساله 2 ـ در ودیعه احتیاج به لفظ عربی نیست، بلکه هر لفظی که معنی آن را افاده کند کافی است، بلکه ودیعۀ معاطات نیز صحیح است، مثل اینکه کسی مالی را به قصد نگهداری کردن به دیگری بدهد و او هم به قصد نگهداری آن مال را بگیرد.
مساله 3 ـ قبول ودیعه برای کسی جایز است که قدرت محافظت آن را داشته باشد و کسی که قدرت محافظت مال را ندارد نمی تواند ودیعه را قبول نماید بنابر احتیاط واجب، مگر در صورتی که مودع در نگهداری آن عاجزتر از او باشد و کس دیگری برای ودیعه گذاشتن پیش او نباشد، که در این صورت بعید نیست جواز.
مساله 4 ـ مالک، مالی را که ودیعه گذاشته هر وقت بخواهد می تواند مال خود را بگیرد و مستودع نیز می تواند هر وقت بخواهد آن را به صاحبش پس بدهد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 264 مساله 5 ـ امانت دار (مستودع) و کسی که مال را امانت می گذارد (مودع) باید هر دو بالغ و عاقل باشند، پس اگر انسان مالی را پیش بچه یا دیوانه امانت بگذارد، و یا دیوانه و بچه مالی را پیش کسی امانت بگذارند صحیح نیست.
مساله 6 ـ اگر انسان از نگهداری امانت منصرف شود و ودیعه را بهم بزند باید هر چه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولی صاحبش برساند یا به آنان خبر دهد که به نگهداری مال حاضر نیست، و اگر بدون عذر مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد، چنانچه تلف شود ضامن است.
مساله 7 ـ کسی که امانت را قبول می کند اگر برای حفظ آن جای مناسبی ندارد باید تهیه نماید و طوری آن را نگهداری کند که مردم نگویند در امانت خیانت کرده و یا در نگهداری آن کوتاهی نموده است، و اگر در جایی که مناسب آن نیست بگذارد و یا در نگهداری آن کوتاهی کند و تلف شود ضامن است.
مساله 8 ـ اگر مالک، مالی را که ودیعه می گذارد، محل مخصوصی برای حفظ ودیعه معین کند و معلوم شود که به جای دیگر گذاشتن آن راضی نیست امانت دار نمی تواند آن را به جای دیگر منتقل نماید؛ اگرچه در جای دیگر بهتر محفوظ بماند و اگر آن را منتقل کند و تلف شود ضامن است، ولی اگر مال در محلی که صاحب آن تعیین کرده در معرض تلف قرار گیرد می تواند آن را به جای دیگر نقل نماید، در این صورت اگر تلف شود امانت دار ضامن نیست، حتی در صورتی که مالک از نقل آن نهی کند، و احتیاط مستحب در این صورت مراجعه به حاکم شرع است.
مساله 9 ـ اگر صاحب مال دیوانه شود، کسی که امانت را قبول کرده باید فوراً امانت را به ولی آن برساند و یا به ولی آن خبر دهد، و اگر بدون عذر شرعی مال را به ولی او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهی کند و مال تلف شود باید عوض آن را بدهد.
مساله 10 ـ اگر صاحب مال بمیرد امانت دار باید مال را به وارث او برساند
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 265 یا به وارث او خبر دهد، و چنانچه مال را به وارث او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهی کند و مال تلف شود ضامن است، ولی اگر برای اینکه می خواهد بفهمد کسی که می گوید من وارث هستم راست می گوید یا نه، یا میت وارث دیگری دارد یا نه، مال را نگهدارد و از خبر دادن هم کوتاهی کند و مال تلف شود ضامن نیست.
مساله 11 ـ اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد، کسی که امانت را قبول کرده باید مال را به همۀ ورثه بدهد یا به کسی بدهد که همۀ آنان گرفتن مال را بدو واگذار کرده اند، پس اگر بدون اجازۀ دیگران تمام مال را به یکی از ورثه بدهد ضامن سهم دیگران است.
مساله 12 ـ اگر کسی که امانت را قبول کرده بمیرد یا دیوانه شود، وارث یا ولی او باید فوراً به صاحب مال اطلاع دهند و یا مال را به صاحب آن برسانند.
مساله 13 ـ اگر امانت دار نشانه های مرگ را در خود ببیند چنانچه ممکن است، باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او برساند، و اگر ممکن نیست، باید آن را به حاکم شرع بدهد و چنانچه به حاکم شرع دسترسی ندارد در صورتی که وارث او امین است و از امانت اطلاع دارد لازم نیست وصیت کند، وگرنه باید وصیت کند و شاهد بگیرد و به وصی و شاهد، اسم صاحب مال و جنس و خصوصیات مال و محل آن را بگوید.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 266