عاریه آن است که کسی مال خود را در اختیار دیگری بگذارد که به طور مجانی از آن استفاده کند.
مساله 1 ـ در عاریه صیغۀ مخصوصی لازم نیست، بلکه هر لفظی که عرفاً بر این معنی دلالت کند کافی است، بلکه اگر لفظی هم نگوید و با عمل، این معنی را افهام کند کافی است، مثلاً اگر لباس خودرا به قصد عاریه به کسی بدهد و او به همین قصد بگیرد، عاریه صحیح است.
مساله 2 ـ عاریه دهنده باید عاقل و بالغ و جایز التصرف در مال خود باشد، پس عاریۀ طفل و دیوانه و کسی که به علت افلاس، محجور از تصرف در اموال خویش است صحیح نیست، مگر با اجازۀ ولی و صاحبان طلب.
مساله 3 ـ عاریه دهنده باید مالک منافع مالی که عاریه می دهد باشد، ولی ملکیت عین مال شرط نیست.
مساله 4 ـ در عاریه نیز معاملۀ فضولی جاری است، پس اگر کسی مال دیگری را به عاریه داد و صاحب مال به این کار راضی شد، عاریه صحیح است.
مساله 5 ـ اگر کسی چیزی را اجاره کرد می تواند آن را به دیگری عاریه بدهد، مگر در صورتی گه در اجاره شرط شده باشد که شخصاً از آن استفاده کند.
مساله 6 ـ مالی را که عاریه می دهند باید دارای منافع حلال باشد، پس عاریۀ آلات لهو و لعب و اشیائی که منافع حلال ندارد صحیح نیست.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 261 مساله 7 ـ عاریه صحیح نیست در اموالی که با استفاده بردن از آن عین مال از بین می رود مانند نان و روغن و آشامیدنیها.
مساله 8 ـ عاریه دادن گوسفند برای استفاده از شیر و پشم، و عاریه دادن چاه برای استفاده از آب صحیح است.
مساله 9 ـ عاریه دهنده می تواند هر وقت بخواهد مالی را که به عاریه داده پس بگیرد و عاریه گیرنده نیز می تواند هر وقت بخواهد آن را پس بدهد.
مساله 10 ـ زمینی را که برای دفن میت عاریه می دهند، بنابر احتیاط واجب عاریه دهنده نمی تواند نبش قبر کرده میت را از آن خارج نماید.
مساله 11 ـ اگر عاریه دهنده بمیرد، عاریه باطل می شود و عاریه گیرنده باید مال عاریه شده را به وارث او رد کند. اگر عاریه دهنده طوری شد که شرعاً نتواند در مال خود تصرف کند، مثلاً اگر دیوانه شد، عاریه گیرنده باید مال را به ولی او برگرداند.
مساله 12 ـ عاریه گیرنده باید استفاده ای را که عاریه دهنده تعیین کرده از مال ببرد، و در کیفیت استفاده باید مطابق روش معمول از مال استفاده کند، پس اگر حیوانی را برای بردن باری عاریه کند نباید بیش از حدود معمول بر آن بار بگذارد، و اگر از استفاده ای که عاریه دهنده معین کرده و یا از حد معمول تجاوز کند غاصب وضامن است، و درصورتی که غیر از نوع استفاده ای که عاریه دهنده تعیین کرده استفاده کند باید اجرت آن را بدهد، و اگر در انتفاع تعیین شده از حد معمول تجاوز کند باید اجرت قدر زاید را بدهد.
مساله 13 ـ اگر در نگهداری چیزی که عاریه کرده کوتاهی نکند و از استفاده از آن هم زیاده روی ننماید و اتفاقاً آن چیز تلف شود ضامن نیست، ولی چنانچه شرط کنند که اگر تلف شود عاریه کننده ضامن باشد، باید عوض آن را بدهد.
مساله 14 ـ اگر مالی را که عاریه کرده، طلا ونقره باشد و تلف شود؛ چه شرط ضمان کرده باشد و چه نکرده باشد، باید قیمت آن را بدهد اگرچه کوتاهی
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 262 در حفظ و زیاده روی در استفاده نکرده باشد، مگر در صورتی که شرط کنند که اگر تلف شود ضمان ساقط باشد.
مساله 15 ـ چیزی را که عاریه کرده بدون اجازۀ صاحب آن نمی توان به دیگری اجاره و یا عاریه داد.
مساله 16 ـ اگر چیزی را که عاریه کرده با اجازۀ صاحب آن به دیگری عاریه بدهد، چنانچه کسی که اول آن چیز را عاریه کرده بمیرد یا دیوانه شود عاریۀ دومی باطل نمی شود.
مساله 17 ـ اگر بداند مالی را که عاریه کرده غصبی است باید آن را به صاحبش برساند و نمی تواند آن را به غاصب بدهد.
مساله 18 ـ اگر مالی را از غاصب عاریه بکند ولی نداند که غصبی است، اگر در نزد عاریه کننده تلف شود، مالک آن می تواند عوض مال خود و منافعی را که استفاده کرده و یا در نزد او از بین رفته از غاصب و عاریه کننده مطالبه کند، و اگر مالک عوض را از عاریه گیرنده بگیرد او می تواند از غاصب مطالبه کند، ولی اگر مالک از غاصب گرفت او نمی تواند عوض را از عاریه گیرنده مطالبه کند.
مساله 19 ـ اگر مالی را از غاصب عاریه کند و بداند که مال غصبی است و مال تلف شود، مالک می تواند عوض مال و استفادۀ آن را از عاریه کننده و یا غاصب مطالبه کند. و اگر از عاریه کننده عوض مال و منافع را بگیرد او نمی تواند چیزی را که به مالک می دهد از عاریه دهنده، که در فرض مساله غاصب است، مطالبه نماید.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 263