مساله 1 ـ اجاره دهنده و کسی که چیزی را اجاره می کند باید مکلف و عاقل و بالغ باشد و به اختیار خود اجاره را انجام دهد؛ و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته باشد، پس سفیهی که مال خود را بیهوده مصرف می کند چون حق تصرف در مال خود ندارد اگر اجاره دهد و یا اجاره کند صحیح نیست.
مساله 2 ـ مالی را که اجاره می دهند چند شرط دارد: اول: آنکه معیّن باشد، پس اگر اجاره بدهد یکی از دو خانه را و یا یکی از این دو اسب را صحیح نیست.
دوم: آنکه معلوم باشد به مشاهده و دیدن و یا به ذکر اوصافی که رغبات به سبب آنها مختلف می شود در اجارۀ آن اگر غائب و یا کلی باشد.
سوم: آنکه مقدور باشد تحویل دادن آن، پس صحیح نیست اجاره دادن بندۀ فراری و اسب در رفته که نمی شود آن را برگرداند.
چهارم: آنکه به واسطۀ استفاده کردن از آن، از بین نرود؛ پس اجاره دادن نان و خوردنیهای دیگر صحیح نیست.
پنجم: آنکه مال مورد اجاره ملک و یا اجاره باشد، پس صحیح نیست اجارۀ مال دیگری مگر به اذن و اجازۀ او، و وجه الاجاره هم باید مملوک باشد.
ششم: آنکه جایز باشد منفعت بردن از آن، پس صحیح نیست اجارۀ زن حائض از برای اینکه خودش مسجد را جارو کند.
هفتم: آنکه انتفاع از آن ممکن باشد، پس صحیح نیست اجارۀ زمین برای
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 248 زراعت با عدم امکان رسیدن آب به آن.
مساله 3 ـ منفعتی که مال را برای او اجاره می دهند چند شرط دارد:
اول: آنکه مباح باشد، پس اجارۀ دکان برای ساختن و نگهداری مسکرات و فروختن و اجاره دادن اسب و کشتی از برای حمل آنها و جاریه برای خوانندگی حرام و باطل است.
دوم: آنکه پول دادن برای آن استفاده، در نظر مردم بیهوده نباشد.
سوم آنکه اگر چیزی را که اجاره می دهند منافع متعددی داشته باشد، استفاده ای را که مستاجر باید از آن ببرد معیّن نمایند، مثلاً اگر حیوان که سواری می دهد و بار می برد و آسیا می گرداند، باید در مورد اجاره معین کنند یکی از آنها را و یا آنکه اجاره کند همۀ استفادۀ آن را.
چهارم: آنکه مدت اجاره معلوم باشد، مثل نشستن در خانه یک ماه و یا خیاطی و بنایی یک هفته و یا تعیین خود عمل، مثل خیاطت لباس به طرز فارسی یا رومی بدون تعرض به زمان، بلی اگر زمان مدخلیتی داشته باشد در رغبت و قیمت، پس باید آخر زمان را نیز تعیین کنند.
مساله 4 ـ اجرتی که در اجاره واقع می شود معتبر است در آن، اینکه معلوم باشد نه مجهول و مقدار او یا کیل یا وزن یا عدد معلوم باشد و کفایت می کند رویت و توصیفی که رافع جهل باشد در موردی که اجرت، مکیل و یا موزون و یا شمردنی نباشد، و جایز است که اجرت عین خارجی و یا کلی در ذمه یا عمل و منفعت و یا حقی که قابل نقل و انتقال باشد، مثل تحجیر و حق الاختصاص.
مساله 5 ـ اگر صاحب خانه بگوید هر چند ماه که بنشینی هر ماه به یک دینار، اجاره باطل است. و امّا اگر به عنوان اباحۀ به عوض و یا جعاله باشد صحیح است ولو اینکه این جعاله معروف نیست و بعید نیست به این نحو، اباحۀ به عوض باشد.
مساله 6 ـ اگر حیوانی یا وسیلۀ نقلیۀ دیگری را اجاره کند که متاعی یا
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 249 شخصی را در وقت معین به مکان معینی حمل نماید، ولی در وقت تعیین شده به مقصد نرسید، در صورتی که وقت تعیین شده وسعت رسیدن به مقصد را نداشت و یا به علت دیگر رسیدن به مقصد ممکن نبود، اجاره باطل است، و در صورتی که وقت کافی باشد، ولی موجر با تقصیر و یا گم کردن راه او را به مقصد نرساند حقی به اجرت نخواهد داشت، ولی اگر حیوان یا وسیلۀ نقلیۀ دیگری را اجاره کند که او را به مکان معیّنی برساند، و در ضمن شرط کند که در وقت معین او را به مقصد برساند و از عمل به شرط تخلف نمود و یا نتوانست بدان عمل نماید اجاره صحیح است و مستاجر میتواند به علت تخلف شرط اجاره را فسخ نماید، و در صورتی که اجاره را فسخ کند باید به جای اجرة المسمی اجرة المثل را به موجر بپردازد.
مساله 7 ـ اگر حیوان یا وسیلۀ نقلیۀ دیگری را به منظور اینکه در وقت معیّن به محلی برسد اجاره کند، ولی این مطلب را در عقد اجاره شرط نکند، اجاره صحیح و موجر مستحق تمام اجرت است.
مساله 8 ـ اتصال مدت اجاره به عقد لازم نیست و اگر خانه ای را مثلاً یک ساله اجاره دهند و ابتدای اجاره را دو ماه بعد از خواندن صیغه قرار دهند اجاره صحیح است، هر چند خانه در موقع خواندن صیغه در اجارۀ دیگری باشد. و اگر اول اجاره را معین نکند و خانه در اجارۀ دیگری نباشد، اول آن بعد از خواندن صیغه خواهد بود. و اگر خانه ای را برای یک ماه اجاره بدهد ولی معلوم نشود که متصل به زمان خواندن صیغه است یا نه، اجاره باطل است.
مساله 9 ـ عقد اجاره اگر با صیغه انجام شود از طرفین لازم است و جز با اقاله و یا خیار فسخ نمی توان آن را بهم زد. و در اجاره خیار شرط و خیار تخلف شرط و خیار عیب و خیار رویت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تاخیر، جاری است.
مساله 10 ـ در اجارۀ معاطاتی که بدون اجراء صیغه انجام می شود اقوی
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 250 لزوم است، همچنانکه در بیع گفته شد و احتیاطی که در آنجا ذکر شد سزاوار است مراعات شود.
مساله 11 ـ اگر قبل از تمام شدن مدت اجاره، صاحب ملک آن را به مستاجر و یا دیگری بفروشد، اجاره باطل نمی شود و مستاجر باید اجاره را به فروشنده بدهد.
مساله 12 ـ اگر کسی ملکی را خرید و نمی دانست که ملک در اجارۀ دیگری است و یا می دانست ولی گمان می کرد که مدت آن کم است، می تواند معامله را فسخ کند.
مساله 13 ـ اجاره به مردن اجاره دهنده و یا مستاجر باطل نمی شود، ولی اگر اجاره دهنده مالک ملک مورد اجاره نباشد و فقط مادام الحیاة حق استفاده از آن را داشته باشد؛ مثل اینکه کسی وصیت کرده که او تا مدتی که زنده است از آن خانه استفاده کند چنانچه پیش از تمام شدن مدت اجاره بمیرد از وقتی که مرده اجاره باطل می شود.
مساله 14 ـ اگر ولی یا قیم، مال بچه را با مراعات مصلحت اجاره داد و یا خود او را اجیر دیگری نمود و مدتی از زمان بلوغ او را هم جزء مدت اجاره قرار داد، بچه پس از آنکه به سن بلوغ رسید می تواند بقیۀ اجاره را بهم بزند، ولی اگر ولی یا قیم مدتی از زمان بلوغ را جزء مدت اجاره قرار نمی داد برخلاف مصلحت بچه بود که لازم بود مراعات آن مصلحت، نمی تواند پس از بلوغ اجاره را بهم بزند.
مساله 15 ـ اگر کسی مال معینی را اجاره کند و بعد معلوم شود که مال مورد اجاره قبل از عقد اجاره معیوب بوده است، درصورتی که این عیب موجب نقصی در استفاده از ملک شود، مثل اینکه حیوانی را اجاره کند و معلوم شود که لنگ بوده است می تواند اجاره را فسخ نماید، و اگر مورد اجارۀ حیوان معیّن نباشد ولی اجاره دهنده حیوان معیوبی را تحویل مستاجر داد، مستاجر
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 251 نمی تواند اجاره را فسخ نماید، بلکه می تواند از اجاره دهنده حیوان سالمی را مطالبه نماید و اگر تحویل دادن سالم ممکن نباشد، مستاجر می تواند اجاره را فسخ کند.
مساله 16 ـ اگر اجرت، چیز معین و مشخصی باشد و اجاره دهنده در آن عیبی مشاهده کرد، می تواند اجاره را فسخ کند، ولی جواز مطالبۀ ارش و تفاوت قیمت صحیح و معیوب مشکل است. و اگر اجرت، چیز معین و مشخصی نباشد و مستاجر فرد معیوبی را تحویل دهد اجاره دهنده نمی تواند اجاره را فسخ کند، بلکه فقط می تواند مطالبۀ فرد سالم دیگری را بنماید، مگر در صورتی که دسترسی به فرد سالم ممکن نباشد، در این صورت می تواند اجاره را فسخ کند.
مساله 17 ـ اگر در اجاره هر یک از اجاره دهنده و مستاجر مغبون شدند می توانند اجاره را فسخ کنند، مگر اینکه شرط سقوط خیار کرده باشند.
مساله 18 ـ اگر حیوانی را برای فردا مثلاً اجاره کند، و قبل از تحویل گرفتن آن فرار کند اجاره باطل است و همچنین اگر بعد از تحویل گرفتن آن فرار کند و مستاجر در حفظ حیوان تقصیر نکرده باشد.
مساله 19 ـ اگر مستاجر، ملک مورد اجاره را تحویل بگیرد و از آن استفاده نکند تا مدت اجاره تمام شود، مثل اینکه خانه ای را برای مدت معینی اجاره کند و آن را تحویل بگیرد ولی در آن سکونت نکند و یا حیوانی را برای سواری اجاره کند ولی سوار نشود تا مدت اجاره تمام شود، در صورتی که به اختیار خود استفاده را ترک کند باید اجرت را بدهد. و همچنین اگر اجاره دهنده ملک مورد اجاره را تحویل بدهد و مستاجر از تحویل گرفتن و استفاده از آن خودداری نماید تا مدت اجاره تمام شود. و همچنین دراجاره بر اعمال اگر اجیر آمادگی خود را برای انجام عمل مورد اجاره اعلام کند، مثل اینکه کسی را اجیر کنند که لباسی را در وقت معینی بدوزد و اجیر در این وقت آمادۀ انجام کار شد، ولی
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 252 مستاجر بدون عذر از دادن لباس خودداری کرد تا مدت اجاره تمام شد، باید اجرت را به او بپردازد؛ فرق نمی کند چه اجیر در این مدت به کاری برای خود یا دیگری مشغول شود یا نه.
مساله 20 ـ اگر چیزی را که اجاره داده شد قبل از تحویل گرفتن مستاجر کسی آن را غصب نماید و مانع استفادۀ مستاجر گردد، مخیر است که اجاره را فسخ کند، و اگر اجرت را به اجاره دهنده داده از او بگیرد و یا اجرة المثل را از غاصب مطالبه کند، ولی اگر بعد از تحویل گرفتن مستاجر کسی آن را غصب کرد نمی تواند اجاره را فسخ نماید و فقط می تواند اجرة المثل از غاصب مطالبه کند.
مساله 21 ـ اگر چیزی که اجاره داده شد قبل از آنکه مستاجر تحویل بگیرد و یا اندکی بعد از تحویل گرفتن آن بدون اینکه فاصلۀ قابل اعتنایی بشود و یا هنگام تحویل گرفتن آن قبل از آنکه زمان اجاره برسد، تلف شود، اجاره باطل است. و اگر در اثناء مدت اجاره تلف شود، نسبت به بقیۀ مدت اجاره باطل است و نسبت به مدتی که استفاده کرده باید اجرت را بپردازد، و در صورتی که مقداری از مورد اجاره تلف شود نسبت به همان مقدار از وقتی که تلف شده، اجاره باطل است.
مساله 22 ـ اگر خانه ای را اجاره بدهد و قبل از آنکه آن را تحویل بدهد و یا بلافاصله بعد از تحویل آن قبل از آنکه استفاده کند به طوری خراب شود که نتوان استفاده ای که مورد اجاره است از آن برد، اجاره باطل است، و اگر در اثناء مدت اجاره خراب شود نسبت به بقیۀ مدت اجاره باطل است، و اگر به کلی از مورد استفاده خارج نشود، بلکه بتوان از آن مختصری ازمنافع مورد اجاره را بدست آورد که عرفاً مورد توجه باشد، مستاجر مخیر است که اجاره را به حال خود باقی بگذارد یا آن را فسخ نماید.
مساله 23 ـ اگر خانه ای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود، اگر اجاره دهنده فوراً آن را تعمیر کند به طوری که هیچ مقدار از
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 253 استفادۀ آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود، و مستاجر حق فسخ اجاره را ندارد ولی اگر موجر آن را تعمیر نکند و یا تعمیر آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفاده آن از بین برود اجاره نسبت به آن مقدار باطل می شود و مستاجر می تواند اجارۀ باقیمانده را هم فسخ کند.
مساله 24 ـ اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره و یا پس از گذشتن مقداری از مدت اجاره، معلوم شد که اجاره باطل بوده است، مستاجر باید اجرة المثل مقداری که استفاده کرده و یا در ضمان او تلف شده به اجاره دهنده بپردازد. و همچنین در مواردی که کسی را برای عملی اجیر می کنند و بعد معلوم می شود که اجاره باطل بوده است، باید اجرة المثل عمل را به اجیر بدهند.
مساله 25 ـ اگر غیر از خانه و اطاق و دکان و اجیر، عینی مثلاً زمینی را اجاره دهند و شرط نکنند که فقط خود مستاجر از آن استفاده کند، می تواند آن را به کمتر یا مساوی یا بیشتر از آنچه اجاره کرده است به دیگری اجاره بدهد، ولی خانه یا اطاق و یا دکان را نمی تواند بیشتر از آنچه اجاره کرده اجاره دهد، مگر اینکه کاری از قبیل تعمیر یا سفید کاری و امثال اینها در اینجا انجام داده باشد و یا آن را به غیر جنسی که اجاره کرده اجاره بدهد. و بنابر احتیاط مستحب آسیا و کشتی و کاروان سرا نیز مثل خانه و دکان است.
مساله 26 ـ اگر اجیر شرط کند که برای خود مستاجر کار کند، نمی توان او را به دیگری اجاره داد و اگر شرط نکند نمی توان او را زیادتر از مقداری که اجاره کرده اجاره داد، مگر اینکه او را به جنس دیگری اجاره دهد، مثلاً او را به پول اجاره کند و به گندم اجاره بدهد.
مساله 27 ـ اگر خانه ای را مثلاً به ده تومان اجاره کرد و نصف آن را خود سکونت نمود و نصف دیگر آن را به ده تومان اجاره داد بدون اینکه تعمیری در آن انجام داده باشد، جایز است و از قبیل اجاره به اکثر شمرده نمی شود. و همچنین اگر خانه ای را برای مدتی به ده تومان اجاره کرد و نصف آن مدت را
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 254 خود سکونت نمود و باقی مدت را به دیگری به ده تومان اجاره داد جایز است، ولی اگر خانۀ مذکور را در باقی مدت و یا نصف آن را به بیش از ده تومان بدون انجام کاری در آن اجاره داد از قبیل اجاره به اکثر و باطل است.
مساله 28 ـ اگر کسی برای کاری اجیر شود و مستاجر شرط نکند که خود اجیر عمل را انجام دهد، اجیر می تواند آن کار را به دیگری به همان مبلغ که اجیر شده و یا بیشتر به اجاره واگذار کند و امّا به کمتر از آن مبلغ جایز نیست، مگر در صورتی که مقداری از عمل مورد اجاره را انجام داده باشد، مثلاً اگر خیاطی اجیر شد پیراهنی را برای کسی بدوزد و در اجاره شرط نشد که خود او بدوزد می تواند به بیشتر از مبلغی که اجیر شده یا به همان اندازه، دیگری را برای دوختن آن اجیر نماید و اگر بخواهد آن را به کمتر از مبلغی که گرفته به دیگری واگذار نماید باید ولو مقدار کمی از عمل را انجام داده باشد، ولی در هر صورت تحویل دادن لباس و یا چیز دیگری که باید عمل در آن انجام دهد به دیگری بدون اجازۀ صاحب آن اشکال دارد.
مساله 29 ـ زن می تواند برای آنکه از شیرش استفاده کنند اجیر شود و در صحت اجاره اذن شوهر شرط نیست، مگر در صورتی که مانع از حق تمتع او شود و در صورتی که حقوق شوهر از بین نرود، او نمی تواند از زن در این کار جلوگیری کند.
مساله 30 ـ میش شیری را برای استفاده از شیرش می توان اجاره داد، و چاهی را که ملک شخصی است می تواند برای استفاده از آبش آن را اجاره دهد.
مساله 31 ـ اجرت گرفتن برای واجبات عینی جایز نیست و در واجبات کفایی که به عنوان مخصوص خود واجب شده است مانند غسل و تکفین و تدفین میت، بنابر احتیاط واجب اجرت گرفتن جایز نیست، و امّا در واجبات کفایی که به عنوان حفظ نظام اجتماعی و احتیاجات عمومی واجب است مانند انواع صنایعی که مورد نیاز است و طبابت و امثال آنها اجرت گرفتن جایز است.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 255 مساله 32 ـ اجرت گرفتن برای واجبات شرعی که نیابت بردار است جایز است.
مساله 33 ـ اگر شخصی از کسی بخواهد کاری برای او انجام دهد و او نیز بدون قصد تبرع و مجانی انجام داد، در صورتی که کار او عرفاً دارای اجرت است، باید اجرة المثل عمل را به وی بدهد و اگر عامل، قصد مجانی و تبرع کند مستحق اجرت نیست ولو صاحب کار منظورش اجرت دادن باشد.
مساله 34 ـ اگر زمینی را برای کشت گندم و جو و امثال آنها اجاره دهند و مال الاجاره را محصول همان زمین قرار دهند و یا در ذمه قرار دهند و شرط کنند که از محصول آن زمین داده شود، اجاره باطل است.
مساله 35 ـ هرگاه قصاب سرحیوانی را ببرد و آن را حرام کند چه مزد گرفته باشد چه مجانی سربریده باشد، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.
مساله 36 ـ اگر چیزی را که اجاره کرده در مدت اجاره از بین برود؛ چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده و در استفاده بردن از آن هم زیاده روی ننموده ضامن نیست.
مساله 37 ـ اگر حیوانی را برای بردن باری اجاره دهد، چنانچه حیوان بلغزد و یا رم کند و بار را بشکند یا معیوب کند صاحب حیوان ضامن نیست، ولی اگر به واسطۀ زدن و مانند آن کاری کند که حیوان زمین بخورد و بار را بشکند ضامن است.
مساله 38 ـ اگر حمال بلغزد وآنچه راکه حمل می کند بشکند، ضامن است.
مساله 39 ـ اگر حیوانی را اجاره کند و معین نمایند که چقدر بار بر او بگذارند؛ چنانچه بیشتر از آن مقدار بار کنند و آن حیوان بمیرد یا معیوب شود ضامن است، و نیز اگر مقدار بار را معین نکرده باشند و بیشتر از معمول بار کنند و حیوان تلف شود یا معیوب گردد ضامن است، همچنین اگر حیوانی را بیش از مسافت مورد اجاره ببرند و معیوب یا تلف شود ضامن است.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 256 مساله 40 ـ اگر کسی برای حفظ متاعی اجیر شود و آن متاع را به سرقت ببرند، ضامن نیست مگر تقصیر کرده باشد، یا اینکه در اجاره شرط ضمان کرده باشند.
مساله 41 ـ حمامی ضامن لباس و چیزهایی دیگر اگر سرقت شود نیست، مگر در صورتی که به او بسپارند و او در نگهداری کوتاهی و یا تعدی کرده باشد.
مساله 42 ـ اگر زمینی را برای زراعت اجاره کند و آفت به آن برسد و حاصلش را خراب کند، اجاره باطل نمی شود و باید تمام مال الاجاره را بدهد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 257