اول: رسیدن به وطن سبب اتمام نماز است، و شکسته خواندن نماز محتاج به قصد مسافت جدید می باشد. و مراد از وطن اصلی آن جائیست که در آنجا زائیده شده باشد و وطن پدر و مادر او بوده باشد؛ اگرچه قصد اعراض کند، لکن از آنجا بیرون نرود، بلی اگر اعراض عملی کرد، از حکم وطن خارج است.
مساله 1 ـ جایی که سابقاًوطن انسان نبوده، لکن بخواهد آنجا را برای خود
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 137 وطن قرار دهد، معتبر است به قدری در آنجا بماند که در عرف آنجا را وطن و مسکن او حساب کنند؛ ولو ملک در آنجا نداشته باشد و شش ماه هم در آنجا ساکن نباشد، بلی اگر اعراض کرد از وطن اصلی و یا وطن اتخاذی، از حکم وطن خارج می شود.
مساله 2 ـ کسی که در دو محل زندگی می کند، مثلاً شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیگر می ماند، هر دو وطن اوست و به رسیدن به آنها باید تمام بخواند. و نیز اگر سه محل را از برای خود اختیار کرده باشد. لکن زیادتر از دو وطن برای یک نفر مشکل است تحقق پیدا کند.
مساله 3 ـ اولادی که استقلال در اراده و زندگی ندارند تابع پدر و مادرند، گرچه به حد بلوغ شرعی رسیده باشند، مثل دختر در اوائل بلوغ و کسی که زندگی او تابع دیگری است همین حکم را دارد، اگرچه متبوع، پدر و مادر او نبوده باشد، و اگر بچۀ نابالغ خودش مستقلاً زندگی می کند، میزان وطن اوست نه پدر و مادر.
دوم از قواطع سفر: عزم بر اقامت ده روز متوالی است در یک مکان و یا علم به ماندن ده روز را داشته باشد ولو بدون اختیار.
مساله 4 ـ شبهای متوسط داخل در اقامت است به خلاف شب اول و شب آخر؛ پس بنا بر این اگر ده روز و نه شب در جایی بماند کفایت می کند، در قطع سفر، و اگر اول ظهر مبدا اقامت او باشد تا ظهر روز یازدهم کفایت می کند، بنابر اقوی. و مبدا روز طلوع فجر صادق است بنابر اقوی، پس اگر از طلوع آفتاب روزی قصد اقامت کند منتهی می شود به طلوع آفتاب روز یازدهم، نه غروب آفتاب روز دهم.
مساله 5 ـ معتبر است در تمام خواندن نماز، آنکه محل اقامت یک جا باشد، پس منقطع نمی شود حکم سفر به قصد اقامت ده روز در دو محل، مثل نجف و کوفه با هم یا کاظمین و بغداد، و ضرر ندارد در محل اقامت فاصله بودن
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 138 شط، مثل دو طرف بغداد، و کافی است ماندن در مجموع دو جانب.
مساله 6 - در شهری که قصد اقامت نموده است می تواند به باغات و اطراف آن عبور و مرور کند و به قصد اقامت ضرر نمی زند، بلکه نیت بیرون رفتن از حد ترخص تا کمتر از چهار فرسخی نیز ضرر ندارد، در صورتی که قصدش این باشد که زود برگردد به محل اقامت، به این معنی که توقفش بیشتر از یکی دو ساعت طول نکشد.
مساله 7 ـ کفایت نمی کند تابع بودن زن به شوهر خود و رفیق به رفیق خود در قصد اقامت، اگرچه شوهر و رفیق دیگر قصد اقامت کرده باشد، بلی اگر از اول ماندن زن بداند که شوهر او ده روز در فلان جا می ماند کفایت می کند، پس اگر در وسط ده روز زن ملتفت شود که شوهرش قصد اقامت ده روز را داشته نمازش شکسته است، مگر آنکه بداند که قصد اقامت ده روز را از این روز دارد.
مساله 8 ـ اگر قصد اقامت نمود سپس عدول کرد از قصد خود، پس هرگاه با قصد اقامت نماز چهار رکعتی خوانده، مادامی که در آن مکان است باید نماز را تمام بخواند؛ اگرچه بعد از یک ساعت مثلاً کوچ می کند، و امّا اگر هیچ نماز نخوانده و یا اگر خوانده دو رکعتی خوانده مثل نماز صبح، نماز او قصر است.
مساله 9 ـ اگر با قصد اقامت ده روز، نماز چهار رکعتی از او فوت شود، باید قضای چهار رکعتی به عمل آورد، پس اگر بعد از قضا عدول کند از قصد اقامت باقی می ماند به حکم تمام؛ لکن احوط جمع است، و امّا اگر قبل از خواندن قضا عدول کند نماز او قصر است.
مساله 10 ـ اگر قصد اقامت نمود و نیت روزه کرد و بعد از ظهر پیش از آنکه نماز چهار رکعتی کند عدول از اقامت نمود، روزه اش صحیح است، لکن نماز را شکسته بخواند.
مساله 11 ـ فرقی نیست در عدول از قصد اقامت میان آنکه قصد کند نماندن را و یا آنکه مردد شود در ماندن، پس اگر نماز چهار رکعتی خوانده بقیۀ
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 139 نمازهای او تمام است و اگر نخوانده نماز او قصر است.
مساله 12 ـ بعد از تمام شدن ده روز اقامت، محتاج نیست باقی ماندن به حکم تمام به قصد اقامت تازه، پس مادامی که سفر تازه نکرده نماز او تمام است.
مساله 13 ـ اگر بعد از قصد اقامت و خواندن نماز صحیح چهار رکعتی از محل اقامت بیرون رود تا به جایی که کمتر از مسافت بوده باشد و از آنجا بخواهد برگردد به محل اقامت و از آنجا اعراض نکرده باشد، در رفتن و مقصد و برگشتن و محل اقامت نماز او تمام است؛ چه قصد اقامت ده روز را بعد از برگشتن داشته باشد یا نه.
مساله 14 ـ اگر خارج شود از محل اقامت به کمتر از مسافت شرعی و مردد باشد در اینکه آیا به محل اقامت بر می گردد یا نه، و یا آنکه اصلاً غافل باشد از برگشتن، پس اقوی بنابر تمام است مادامی که سفر جدید شروع نکرده باشد.
مساله 15 ـ مسافری که در جایی قصد اقامت نکرده اگر به نیت قصر داخل نماز شود و در اثنای نماز قصد اقامت در آنجا بنماید نماز را تمام بخواند، و اگر قصد اقامت کرد و به نیت تمام داخل نماز شد و در اثنای آن از اقامت منصرف شد، پس اگر انصراف او پیش از دخول رکوع رکعت سوم باشد قصر می کند، و اگر بعد از رکوع رکعت سوم و پیش از فراغ از نماز باشد نماز او باطل است و رجوع می کند به قصر علی الاقوی.
سوم از قواطع سفر: ماندن سی روز است در جایی بدون قصد اقامت، و در حکم این است کسی که عازم باشد فردا بیرون رود، لکن به همین منوال سی روز بگذرد. و همین حکم را دارد کسی که قصد داشته باشد نه روز در آنجا بماند و بعد از تمام شدن نه روز دوباره قصد نه روز ماندن بنماید تا سی روز سپری شود و بعد از تمام شدن سی روز تمام می کند، اگرچه توقف او به مقدار یک نماز بوده باشد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 140 مساله 16 ـ ماه هلالی علی الظاهر در حکم سی روز است، در صورتی که تردد او از اول ماه بوده باشد.
مساله 17 ـ کسی که سی روز به نحو تردد در جایی مانده، پس اگر بعد از آن خارج شود از مکان تردد به کمتر از مسافت و نیتش این باشد که بر می گردد به همین مکان، حکم او حکم مقیم است.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 141