مساله 1 ـ وکالت عقدی است که ایجاب و قبول می خواهد و به هر لفظ و لغتی واقع می شود، حتی اگر کسی امر کند کسی را که خانۀ مرا بفروش و مرادش دادن وکالت باشد و او بفروشد، صحیح است و با معاطات نیز واقع می شود.
مساله 2 ـ موالات در عقد وکالت بین ایجاب و قبول لازم نیست و لازم نیست با لفظ باشد، بلکه اگر بنویسد به کسی که خانۀ مرا بفروش و او بفروشد، صحیح است.
مساله 3 ـ احتیاط واجب آن است که عقد وکالت بطور تنجیز باشد، پس اگر بگوید اگر فلانی آمد تو وکیلی، باطل است بنابر احتیاط.
مساله 4 ـ شرط است در وکیل و موکل بالغ بودن و عاقل بودن و قصد و اختیار داشتن، بلی طفل ممیز که مراعات شرایط عقد را بکند جائز است وکیل شود در خواندن عقد معامله.
مساله 5 ـ در موکل شرط است که تصرفش در آن چیزی که وکالت می دهد جائز باشد، پس کسی که ممنوع است از تصرف به واسطۀ سفاهت یا افلاس، نمی تواند وکالت دهد در مورد ممنوعیت.
مساله 6 ـ شرط نیست در وکیل که مسلم باشد و صحیح است کافر را وکیل کند؛ چه موکل مسلم باشد یا کافر.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 299 مساله 7 ـ صحیح است وکالت در همۀ معاملات و عقدها، و همین طور صحیح است در وصیت و وقف و طلاق و ابراء طلب و اخذ به شفعه و فسخ عقد، بلکه ظاهراً جائز است وکیل گرفتن برای رجوع در طلاق رجعی، به شرط آنکه همین وکیل گرفتن رجوع نباشد، مثل آنکه وکیل کند او را در کلیۀ امور، پس می تواند رجوع کند در طلاق رجعی، بلکه بعید نیست که در نذر و عهد و ظهار نیز بتوان کسی را وکیل کرد.
مساله 8 ـ باید مورد وکالت معین باشد و مردد و مبهم نباشد، پس صحیح نیست که وکیل کند کسی را بدون تعیین مورد وکالت، یا بگوید تو وکیلی در این کار یا آن کار، یا تو وکیلی در یک کار بدون تعیین، بلی می شود کسی را وکیل کرد در همۀ امور.
مساله 9 ـ وکالت عقد جائز است از طرف وکیل و موکل و هر یک می توانند فسخ کنند.
مساله 10 ـ اگر موکل وکیل را عزل کرد، کارهای وکیل پس از عزل نافذ است تا آنکه معزول شدن به او برسد به خبر دادن.
مساله 11 ـ باطل می شود وکالت به مردن وکیل و به مردن موکل؛ گرچه وکیل مطلع نشود بر مردن موکلش و به عارض شدن دیوانگی به هر کدام بنابر اقوی در دیوانگی همیشه گی و بنابر احتیاط واجب در دیوانگی گاهگاهی و نیز بنابر احتیاط واجب در بیهوشی.
مساله 12 ـ وکالت باطل می شود به تلف شدن مورد وکالت؛ مثل آنکه وکیل کند کسی را برای فروش اسبی و بمیرد آن اسب، و نیز باطل می شود به عمل کردن به مورد وکالت مثل آنکه وکیل کند در فروش خانه اش و بفروشد او را، و نیز باطل می شود به عمل کردن موکل بر ضد مورد وکالت، مثل آنکه وکیل کند به فروش چیزی و پس از وکالت آن را ببخشد یا خودش بفروشد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 300 مساله 13 ـ وکیل اگر تعدی و تفریط نکند در آنچه که مورد وکالت او و زیر دست اوست، در صورتی که آن چیز تلف شود ضامن نیست، و اگر تخطی کند مثل آنکه جامه ای را که داده اند بفروشد بی اجازه بپوشد، یا حیوان را بی اجازه سوار شود یا بار روی او گذارد، ضامن خواهد بود، لکن وکالتش بهم نمی خورد. مساله 14 ـ پدر و جد و سایر اولیاء می توانند برای مورد کارهای صغیر و غیر آن، که در ولایت آنها است وکیل بگیرند.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 301