کتاب وکالت
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1385

زبان اثر : فارسی

کتاب وکالت

مساله 1 ـ ‏وکالت عقدی است که ایجاب و قبول می خواهد و به هر لفظ و‏‎ ‎‏لغتی واقع می شود، حتی اگر کسی امر کند کسی را که خانۀ مرا بفروش و مرادش‏‎ ‎‏دادن وکالت باشد و او بفروشد، صحیح است و با معاطات نیز واقع می شود.‏

مساله 2 ـ ‏موالات در عقد وکالت بین ایجاب و قبول لازم نیست و لازم‏‎ ‎‏نیست با لفظ باشد، بلکه اگر بنویسد به کسی که خانۀ مرا بفروش و او بفروشد،‏‎ ‎‏صحیح است.‏

مساله 3 ـ ‏احتیاط واجب آن است که عقد وکالت بطور تنجیز باشد، پس‏‎ ‎‏اگر بگوید اگر فلانی آمد تو وکیلی، باطل است بنابر احتیاط.‏

مساله 4 ـ ‏شرط است در وکیل و موکل بالغ بودن و عاقل بودن و قصد و‏‎ ‎‏اختیار داشتن، بلی طفل ممیز که مراعات شرایط عقد را بکند جائز است وکیل‏‎ ‎‏شود در خواندن عقد معامله.‏

مساله 5 ـ ‏در موکل شرط است که تصرفش در آن چیزی که وکالت می دهد‏‎ ‎‏جائز باشد، پس کسی که ممنوع است از تصرف به واسطۀ سفاهت یا افلاس،‏‎ ‎‏نمی تواند وکالت دهد در مورد ممنوعیت.‏

مساله 6 ـ ‏شرط نیست در وکیل که مسلم باشد و صحیح است کافر را وکیل‏‎ ‎‏کند؛ چه موکل مسلم باشد یا کافر.‏


مساله 7 ـ ‏صحیح است وکالت در همۀ معاملات و عقدها، و همین طور‏‎ ‎‏صحیح است در وصیت و وقف و طلاق و ابراء طلب و اخذ به شفعه و فسخ‏‎ ‎‏عقد، بلکه ظاهراً جائز است وکیل گرفتن برای رجوع در طلاق رجعی، به شرط‏‎ ‎‏آنکه همین وکیل گرفتن رجوع نباشد، مثل آنکه وکیل کند او را در کلیۀ امور، پس‏‎ ‎‏می تواند رجوع کند در طلاق رجعی، بلکه بعید نیست که در نذر و عهد و ظهار‏‎ ‎‏نیز بتوان کسی را وکیل کرد.‏

مساله 8 ـ ‏باید مورد وکالت معین باشد و مردد و مبهم نباشد، پس صحیح‏‎ ‎‏نیست که وکیل کند کسی را بدون تعیین مورد وکالت، یا بگوید تو وکیلی در این‏‎ ‎‏کار یا آن کار، یا تو وکیلی در یک کار بدون تعیین، بلی می شود کسی را وکیل کرد‏‎ ‎‏در همۀ امور.‏

مساله 9 ـ ‏وکالت عقد جائز است از طرف وکیل و موکل و هر یک می توانند‏‎ ‎‏فسخ کنند.‏

مساله 10 ـ ‏اگر موکل وکیل را عزل کرد، کارهای وکیل پس از عزل نافذ است‏‎ ‎‏تا آنکه معزول شدن به او برسد به خبر دادن.‏

مساله 11 ـ ‏باطل می شود وکالت به مردن وکیل و به مردن موکل؛ گرچه‏‎ ‎‏وکیل مطلع نشود بر مردن موکلش و به عارض شدن دیوانگی به هر کدام بنابر‏‎ ‎‏اقوی در دیوانگی همیشه گی و بنابر احتیاط واجب در دیوانگی گاهگاهی و نیز‏‎ ‎‏بنابر احتیاط واجب در بیهوشی.‏

مساله 12 ـ ‏وکالت باطل می شود به تلف شدن مورد وکالت؛ مثل آنکه‏‎ ‎‏وکیل کند کسی را برای فروش اسبی و بمیرد آن اسب، و نیز باطل می شود به‏‎ ‎‏عمل کردن به مورد وکالت مثل آنکه وکیل کند در فروش خانه اش و بفروشد او‏‎ ‎‏را، و نیز باطل می شود به عمل کردن موکل بر ضد مورد وکالت، مثل آنکه وکیل‏‎ ‎‏کند به فروش چیزی و پس از وکالت آن را ببخشد یا خودش بفروشد.‏


مساله 13 ـ ‏وکیل اگر تعدی و تفریط نکند در آنچه که مورد وکالت او و زیر‏‎ ‎‏دست اوست، در صورتی که آن چیز تلف شود ضامن نیست، و اگر تخطی‏‎ ‎‏کند مثل آنکه جامه ای را که داده اند بفروشد بی اجازه بپوشد، یا حیوان را بی اجازه‏‎ ‎‏سوار شود یا بار روی او گذارد، ضامن خواهد بود، لکن وکالتش بهم نمی خورد.‏‎ ‎مساله 14 ـ ‏پدر و جد و سایر اولیاء می توانند برای مورد کارهای صغیر و‏‎ ‎‏غیر آن، که در ولایت آنها است وکیل بگیرند.‏

‎ ‎