در صحت طلاق چند شرط است:
مساله 1 ـ شرط اول: آنکه شوهر که طلاق می دهد بالغ باشد بنابر احتیاط واجب، پس طلاق غیربالغ صحیح نیست بنابر احتیاط؛ چه به مباشرت باشد و چه به وکالت دادن به کس دیگر.
مساله 2 ـ اگر طفل ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد و طلاق بدهد لازم است مراعات احتیاط بشود، و اگر بخواهد زن شوهر کند، لازم است تجدید طلاق در وقت بالغ شدن طفل.
مساله 3 ـ صحیح نیست طلاق دادن پدر و جد طفل، زن او را و همین طور صحیح نیست طلاق وصی آنها و نه طلاق حاکم شرع، پس هیچ یک از اینها نمی تواند طلاق بدهند زن او را.
مساله 4 ـ اگر طفل در حال جنون بالغ شود یا بعد از بلوغ مجنون شود، پدر و جد او می توانند زن او را طلاق بدهند با مراعات نفع و صلاح او و محتاج به اذن حاکم شرع نیست و با نبودن ولی، حاکم شرع می تواند طلاق دهد.
مساله 5 ـ شرط دوم: آنکه شوهر که می خواهد طلاق دهد عاقل باشد، پس طلاق مجنون صحیح نیست، و همین طور کسی که عقلش زائل شود به مستی و مثل آن، طلاقش صحیح نیست.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 384 مساله 6 ـ شرط سوم: آنکه طلاق دهنده قصد داشته باشد به واقع نمودن طلاق، پس طلاق آدم خواب و کسی که شوخی می کند، یا لفظ طلاق را لغو استعمال می کند و حقیقتاً اراده ندارد باطل است.
مساله 7 ـ شرط چهارم: آنکه شوهر به اختیار خود طلاق دهد نه به اجبار و اکراه، پس اگر کسی به او بگوید که اگر طلاق ندهی به تو ضرر جانی یا مالی می رسانم و از روی اکراه طلاق دهد باطل است.
مساله 8 ـ اگر به طور اجبار و الزام طلاق داد و بعد راضی شد طلاقش صحیح نمی شود.
مساله 9 ـ شرط است در زنی که شوهر می خواهد او را طلاق دهد، اینکه زن دائمی او باشد نه صیغۀ او.
مساله 10 ـ شرط است که زن از حیض و نفاس و آنچه به حکم آن است مثل پاکی که دربین حیض و نفاس است و به حکم آنها است خالی باشد.
مساله 11 ـ زن از حیض و نفاس که پاک شد طلاقش صحیح است، اگرچه غسل نکرده باشد.
مساله 12 ـ شرط است در صحت طلاق که زن در حال پاکی از حیض و نفاس باشد که مرد با او نزدیکی نکرده باشد، پس اگر از حیض یا نفاس پاک شد و مرد با او جمع شد طلاقش در این حال صحیح نیست.
مساله 13 ـ اگر زنی گرفت و با او نزدیکی نکرد، طلاقش در حال حیض و نفاس صحیح است.
مساله 14 ـ اگر زن حامله باشد و حیض شود طلاقش در حال حیض صحیح است.
مساله 15 ـ اگر زن غایب باشد و مرد نداند که او حائض است و نتواند حال او را به دست بیاورد یا مشکل باشد به دست آوردن، طلاق او صحیح است، اگرچه بعد معلوم شود که در حال حیض بوده.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 385 مساله 16 ـ اگر زن حاضر باشد و ممکن نباشد حال حیض او را به دست بیاورند یا مشکل باشد، حکمش مثل غایب است.
مساله 17 ـ اگر زنی یائسه باشد و آن وقتی است که زن غیر سیده به پنجاه سالگی و زن سید به شصت سالگی رسیده باشد، می شود او را طلاق داد در طهری که با او مواقعه کرده است، و همین طور است دختر نابالغ و زن آبستن.
مساله 18 ـ زنی که به سن زنهایی که حیض می بینند رسیده و حیض نمی بیند چه بواسطۀ آن باشد که خلقتش این طور است یا عارضه ای برای او رخ داده که حیض نمی شود، اگر شوهر با او نزدیکی کرد و بخواهد او را طلاق دهد، باید از وقت نزدیکی سه ماه بگذرد و پس از آن او را طلاق دهد و پیش از سه ماه طلاق باطل است.
مساله 19 ـ شرط است در طلاق که زن معین باشد؛ یا به اسم یا به اشاره یا به هرچه ممکن است که او را تعیین کند.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 386