مساله 1ـ مریض اگر بیماریش منجربه مرگش نشود و مرضش مرض موت نباشد، مثل سالم است در اینکه تمام تصرفاتش صحیح و نافذ است. بلی اگر
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 291 وصیت بکند، فقط در سه یک اموالش نفوذ دارد مثل سالم، و اگر بیماریش متصل به موت باشد اشکالی نیست که وصیت او نیز در سه یک اموالش فقط نافذ است. و اشکالی نیست که تصرفاتی که می کند به نحو متعارف و ثمن المثل و تصرفات دیگر از قبیل خوردن و آشامیدن و مهمانی و سایر مخارج دیگرش نیز نافذ و صحیح است. و امّا تصرفات تبرعیۀ او مثل هبه و وقف و صدقه و صلح بی عوض و چیزهایی که از این قبیل است و موجب ضرر به ورثه است، محل اشکال است، و اقوی نفوذ آن است مطلقاً، و حال او حال سالم است در جمیع تصرفات.
مساله 2 ـ اگر کسی در مرض موت اقرار کند که به فلان کس بدهکاری دارم یا فلان مال من از فلان شخص است، پس اگر متهم نیست به اینکه می خواهد ضرر به ورثه برساند یا نفع به دیگری، اقرارش در همه چیزی نافذ است و باید عمل شود؛ گرچه اقرار کند که تمام مالم مال فلان است، و امّا اگر قرائنی در کار است که گمان می رود بخواهد دروغ بگوید، مثل اینکه با وارث خود دشمنی دارد که گمان می رود بخواهد ضرر به آنها بزند یا با یکی محبت شدید دارد که گمان می رود بخواهد به او نفع برساند، در این صورت اقرارش در زیادی بر ثلث مالش نفوذ ندارد و می توانند ورثه قبول نکنند.
مساله 3 ـ اگر معلوم نباشد که مریضی که اقرار کرده متهم است یا مامون است، اقوی آن است که اقرارش نافذ نیست و بهتر آن است که وارث با کسی که مریض برای او اقرار کرده مصالحه کنند.
مساله 4 ـ ثلثی که در اقرار و وصیت گفته شد، باید حساب شود از تمام دارایی میت در حال مردنش از عین و دین و منفعت و حق و غیر اینها هر چه هست.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 292