احکام نماز
نماز مسافر
شرایط قصر
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1385

زبان اثر : فارسی

شرایط قصر

اول: ‏آنکه سفری که سبب قصر نماز می شود باید از هشت فرسخ کمتر‏‎ ‎‏نباشد، و فرق نمی کند که هشت فرسخ در رفتن به مسافرتی باشد یا در برگشتن از‏‎ ‎‏مسافرتی، و یا تمام رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد، به شرط اینکه در صورت‏‎ ‎‏اخیره رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد، و باز فرق نمی کند در صورت اخیره بین‏‎ ‎‏اینکه یک شب یا بیشتر ـ کمتر از ده روز ـ در آنجا بماند یا همان روز یا شب همان‏‎ ‎‏روز برگردد، ولی احتیاط شدید در صورتی که شب در آنجا بماند این است که در‏‎ ‎‏نماز جمع کند بین دو رکعتی و چهار رکعتی، و در روزه جمع نماید بین اینکه هم‏‎ ‎‏در سفر روزه بگیرد و هم قضای روزه را بعداً بگیرد.‏

مساله 1 ـ ‏اگر چنانچه رفتن پنج فرسخ است و برگشتن سه فرسخ، باید نماز‏‎ ‎‏را دو رکعت بخواند، لکن اگر برعکس باشد؛ یعنی رفتن سه فرسخ باشد و‏‎ ‎‏برگشتن پنج فرسخ، باید نماز را چهار رکعتی بخواند.‏

مساله 2 ـ ‏ابتداء هشت فرسخ در شهرهای معمولی که زیاد بزرگ نیست‏‎ ‎‏دیوار دور شهر است، و اگر چنانچه دیوار ندارد آخر خانه های شهر است، و امّا‏‎ ‎‏در شهرهای بسیار بزرگ آخر هر محله ای ابتداء هشت فرسخ است؛ در صورتی‏‎ ‎‏که محله ها منفصل باشد، به نحوی که مثل دهات متعددۀ نزدیک به هم باشد و‏‎ ‎‏اگر چنانچه محله ها متصل به یکدیگر باشد یا جدا باشد، ولکن مثل دهات‏‎ ‎‏مختلفه نزدیک بهم نباشد، پس در او اشکال است اگر چنانچه از آخر شهر هشت‏‎ ‎‏فرسخ نمی شود و از آخر محله یا از منزلش هشت فرسخ می شود، پس احتیاط‏‎ ‎‏واجب آن است که جمع نماید، یعنی هم نماز دو رکعتی و هم چهار رکعتی‏‎ ‎‏بخواند.‏

مساله 3ـ ‏اگر چنانچه قصدرفتن به شهری را دارد و شک دارد که آیا هشت‏‎ ‎‏فرسخ است یا کمتر و یا یقین دارد که هشت فرسخ کمتراست و در اثناء مسافرت‏‎ ‎

‏معلوم شد که هشت فرسخ است، باید نماز را دو رکعتی بخواند، اگر چه بقیۀ راه‏‎ ‎‏کمتر از هشت فرسخ باشد.‏

مساله 4 ـ ‏هشت فرسخ بودن به چند چیز ثابت می شود: ‏اول: ‏به اینکه خود‏‎ ‎‏شخص بداند که هشت فرسخ است. ‏دوم: ‏به اینکه دو نفر شاهد عادل شهادت‏‎ ‎‏بدهند که هشت فرسخ است، ولکن اگر چنانچه یک نفر عادل شهادت بدهد که‏‎ ‎‏هشت فرسخ است ثابت شدن آن خالی از اشکال نیست، و احتیاط واجب در‏‎ ‎‏این صورت این است که هم دو رکعتی بخواند و هم چهار رکعتی.‏

مساله 5 ـ ‏اگر چنانچه شک یا گمان داشته باشد در هشت فرسخ، باید نماز‏‎ ‎‏را چهار رکعتی بخواند.‏

مساله 6 ـ ‏اگر معتقد شد که راه به قدر مسافت است و قصر نمود و ظاهر‏‎ ‎‏شد که نبوده، واجب است اعاده. و همچنین اگر معتقد بود که مسافت نیست و‏‎ ‎‏تمام کرد و خلاف آن ظاهر شد، واجب است بر او اعاده در وقت بنابر اقوی، و‏‎ ‎‏در خارج وقت بنابر احوط.‏

مساله 7 ـ ‏مدار در قصر بر قصد قطع مسافت شرعی است، اگرچه در چند‏‎ ‎‏روز محقق شود با نبود یکی از چیزهایی که قاطع سفر است، پس مادامی که اسم‏‎ ‎‏سفر صدق می کند واجب است بر او قصر و اگر سفر صدق نمی کند مثل اینکه‏‎ ‎‏هر روز مقدار کمی برای تفریح راه می رود نه برای اینکه بیشتر از آن نمی تواند راه‏‎ ‎‏برود، پس باید تمام کند و احوط جمع است.‏

شرط دوم: ‏آنکه از وقت خارج شدن قصد قطع مسافت را داشته باشد، پس‏‎ ‎‏اگر قصد کند بر سه فرسخ و بعد از رسیدن به آنجا دوباره قصد کند سه فرسخ‏‎ ‎‏دیگر را و به همین منوال ادامه داشته باشد نمازش تمام است در وقت رفتن،‏‎ ‎‏اگرچه روی هم رفته سفر از هشت فرسخ زیادتر باشد؛ بلی اگر در برگشتن قصد‏‎ ‎‏مسافت را داشته باشد باید شکسته بخواند.‏

مساله 8 ـ ‏لازم نیست در قصدمسافت اینکه مستقل درقصد باشدو کفایت‏‎ ‎

‏می کند اگر تابع در قصد باشد؛ خواه اطاعت متبوع بر او واجب شرعی باشد مثل‏‎ ‎‏زن و بنده نسبت به شوهر و مولی، و یا قهری باشد مثل اسیر، یا اختیاری باشد‏‎ ‎‏مثل خادم، به شرط آنکه بداند که متبوع قصد مسافت کرده و اگر نداند لازم‏‎ ‎‏نیست سوال کردن و همچنین لازم نیست بر متبوع خبر دادن.‏

مساله 9 ـ ‏کسی که در سفر مقصد معلوم ندارد و نمی داند چه مقدار قطع‏‎ ‎‏مسافت می کند، در رفتن نمازش تمام است، مثل اینکه اگر دنبال کند بندۀ فراری‏‎ ‎‏و یا حیوان گریخته را و یا پیدا کردن گمشده ای را، لکن در برگشتن اگر به قدر‏‎ ‎‏مسافت باشد نماز او قصر است.‏

مساله 10 ـ ‏کسی که به اختیار دیگری است، اگر اعتقاد کند که متبوع او قصد‏‎ ‎‏مسافت نکرده و یا شک کند، لکن در وسط راه بداند که قصد مسافت کرده بوده،‏‎ ‎‏پس اگر باقی راه به قدر مسافت است قصر می کند و الاّ تمام بخواند علی الظاهر.‏

شرط سوم: ‏آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پیش از رسیدن‏‎ ‎‏به چهار فرسخ از قصد خود برگردد یا مردد شود، باید نماز را تمام بخواند، و‏‎ ‎‏نمازهایی که شکسته بجا آورده صحیح است و محتاج به اعاده نیست نه در‏‎ ‎‏وقت و نه بعد از آن.‏

مساله 11 ـ ‏اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و یا‏‎ ‎‏مردد شود در سفر، نماز او قصر است، هر چند آن روز را برنگردد، لکن قصد‏‎ ‎‏برگشتن قبل از ده روز را دارد.‏

مساله 12 ـ ‏اگر برای رفتن به محلی که به مقدار مسافت است حرکت کند و‏‎ ‎‏بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری برود، چنانچه از ابتداء حرکت تا‏‎ ‎‏جایی که می خواهد برود به مقدار مسافت باشد، باید نماز را شکسته بخواند.‏

مساله 13 ـ ‏اگر پیش از آنکه به چهار فرسخ برسد، مردد شود که بقیۀ  راه را‏‎ ‎‏برود یا نه و در موقعی که مردد است راه نرود و بعد تصمیم بگیرد که بقیۀ راه را‏‎ ‎‏برود، باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند، اگر چه بقیۀ راه به قدر‏‎ ‎‏مسافت نباشد ولو با ملاحظۀ برگشتن.‏


مساله 14 ـ ‏اگر پیش از آنکه به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقیه راه را‏‎ ‎‏برود یا نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که‏‎ ‎‏هشت فرسخ دیگر برود یا چهار فرسخ برود و قبل از ده روز برگردد، تا آخر‏‎ ‎‏مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.‏

مساله 15 ـ ‏اگر پیش از آنکه به چهار فرسخ برسد، مردد شود که بقیۀ راه را‏‎ ‎‏برود یا نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود، اگر بقیۀ راه با آنچه که قبل‏‎ ‎‏از تردد آمده روی هم رفته به مقدار مسافت نباشد، نماز او تمام است. و امّا اگر‏‎ ‎‏راهی که پیش از مردد شدن و راهی که بعد از آن می رود روی هم رفته به مقدار‏‎ ‎‏مسافت باشد، بعید نیست که نماز او قصر باشد، مخصوصاً در صورتی که قطع‏‎ ‎‏مسافت در حال تردد کم باشد، لکن سزاوار نیست ترک احتیاط.‏

شرط چهارم: ‏آنکه نیت نکند قطع مسافت را به اقامۀ ده روز یا زیادتر در‏‎ ‎‏اثنای آن، و یا گذشتن از وطن را قبل از رسیدن به چهار فرسخی، پس کسی که‏‎ ‎‏می خواهد پیش از رسیدن به چهار فرسخ، ده روز در محلی اقامت کند و یا از‏‎ ‎‏وطنش بگذرد باید نماز را تمام بخواند.‏

مساله 16 ـ ‏کسی که نمی داند پیش از رسیدن به چهار فرسخ از وطنش‏‎ ‎‏می گذرد یا نه، یا ده روز در محلی می ماند یا نه، باید نماز را تمام بخواند.‏

شرط پنجم: ‏آنکه سفر او حرام نباشد، پس اگر برای دزدی و خریدن آلات‏‎ ‎‏و ادوات قمار و خمر حرکت کند، نماز او تمام است. و همچنین است اگر زن‏‎ ‎‏بدون اجازۀ شوهر به سفری که بر او واجب نیست برود، ولی اگر مثل سفر حج‏‎ ‎‏واجب باشد، باید نماز را شکسته بخواند.‏

مساله 17 ـ ‏سفری که اسباب اذیت پدر و مادر باشد حرام است و انسان‏‎ ‎‏باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه را هم بگیرد.‏

مساله 18 ـ ‏کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمی کند،‏‎ ‎‏اگرچه در سفر معصیتی انجام دهد، مثلاً غیبت کند و یا در زمین غصبی راه رود و‏‎ ‎

‏یا آنکه در سفر سوار مرکب غصبی شود، بنابر اقوی باید نماز را شکسته بخواند.‏

مساله 19 ـ ‏اگر مخصوصاً برای آنکه ترک واجبی را بکند مسافرت‏‎ ‎‏می نماید، نماز را هم تمام و هم شکسته بخواند، اگرچه بعید نیست تمام‏‎ ‎‏خواندن بر او متعین باشد.‏

مساله 20 ـ ‏کسی که با ظالم حرکت می کند، اگر ناچار باشد در مسافرت و یا‏‎ ‎‏آنکه سفر او برای نجات مظلومی باشد، نماز را باید شکسته بخواند. ولی اگر‏‎ ‎‏قصد او کمک کردن به ظالم باشد در ظلمش، یا آنکه با سفر خودش تقویت‏‎ ‎‏شوکت ظالم را بکند، در جاهایی که تقویت شوکت او حرام است، باید نماز را‏‎ ‎‏تمام بخواند.‏

مساله 21 ـ ‏به قصد تفریح و گردش مسافرت کردن حرام نیست و نماز او‏‎ ‎‏شکسته است.‏

مساله 22 ـ ‏اگر برای لهو و خوش گذرانی به شکار رود نمازش تمام است،‏‎ ‎‏گرچه سفر او سفر معصیت نیست، ولی اگر برای تهیۀ معاش به شکار رود نمازش‏‎ ‎‏شکسته است و امّا اگر برای تجارت باشد روزه نگیرد، لکن جمع کند در نماز‏‎ ‎‏میان شکسته و تمام، بنابر احتیاط واجب.‏

شرط ششم: ‏آنکه از صحرانشینهایی نباشد که در بیابانها گردش می کنند و‏‎ ‎‏هر کجا که آب و علف برای حشمشان پیدا کنند در همان جا منزل می کنند، و‏‎ ‎‏بعد از چندی به جای دیگر می روند، پس واجب است بر آنها در این مسافرتشان‏‎ ‎‏که نماز را تمام بخوانند. و ظاهراً از این قبیل است ملاّح و اصحاب کشتی که‏‎ ‎‏خانه آنها در کشتی است، بلی اگر ملاّح در خارج کشتی منزل داشته باشد و‏‎ ‎‏ملاّحی را برای خودش کسب اتخاذ کرده، حکم آن خواهد آمد.‏

مساله 23 ـ ‏اگر صحرانشین برای زیارت حج یا تجارت و مانند اینها‏‎ ‎‏مسافرت نماید، باید نمازش را شکسته بخواند.‏

شرط هفتم: ‏آنکه سفر را برای خود عمل اتخاذ نکندمثل مکاری وکشتیبان‏‎ ‎

‏و راننده و مانند آنها، پس نماز این اشخاص تمام است اگرچه برای بردن اثاثیۀ‏‎ ‎‏منزل خود مسافرت کنند.‏

مساله 24 ـ ‏کسی که شغلش مسافرت است اگر برای کار دیگری مثلاً برای‏‎ ‎‏زیارت یا حج مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند، ولی اگر راننده ماشین‏‎ ‎‏خود را برای زیارت کرایه بدهد و در ضمن خودش هم زیارت کند، نماز او تمام‏‎ ‎‏است.‏

مساله 25 ـ ‏کسی که در مقداری از سال شغلش مسافرت است، مثل‏‎ ‎‏راننده ای که فقط در تابستان یا در زمستان ماشین خود را کرایه می دهد، باید در‏‎ ‎‏سفر نماز را تمام بخواند، لکن احتیاط مستحبی آن است که جمع کند میان‏‎ ‎‏شکسته و تمام.‏

مساله 26 ـ ‏کسی که شغلش مسافرت است اگر ده روز یا بیشتر در وطن‏‎ ‎‏خود بماند؛ چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند،‏‎ ‎‏باید در سفر اولی که بعد از ده روز مسافرت می کند نماز را شکسته بخواند، و‏‎ ‎‏همچنین است اگر ده روز در غیر وطن خود بماند چه قصد داشته باشد یا‏‎ ‎‏بی قصد، لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در این صورت.‏

مساله 27 ـ ‏کسی که شغلش سفر نیست، لکن به واسطۀ پیش آمدی‏‎ ‎‏سفرهای پی در پی برای او رخ دهد، باید نماز را قصر بخواند، مثل آنکه اگر در‏‎ ‎‏شهری شغلی دارد که هر چند روز یک مرتبه باید به آنجا سرکشی کند، و‏‎ ‎‏همچنین است اگر کسی منزل او تا کربلا هشت فرسخ و بیشتر باشد و نذر کند یا‏‎ ‎‏بنا گذارد که تا یک سال هر شب جمعه به زیارت برود، ظاهراً نماز او قصر است.‏

مساله 28 ـ ‏شبان گوسفندان که جای مخصوصی ندارد و یا اینکه جای‏‎ ‎‏مخصوصی دارد و چوپانی کار او است و پیله ور که در کسب خود دور بیابانها‏‎ ‎‏می گردد، باید تمام بخواند.‏

شرط هشتم: ‏آنکه به حد ترخص برسد، یعنی از وطنش یا جایی که قصد‏‎ ‎

‏کرده ده روز در آنجا بماند به قدری دور شود که دیوار شهر را تمیز ندهد و یا‏‎ ‎‏صدای اذان را نشنود، و احتیاط واجب مراعات حصول هر دو شرط است با‏‎ ‎‏هم،پس اگر کسی در جایی نماز می خواند که اذان شهر شنیده نمی شود لکن‏‎ ‎‏دیوارش را تمیز می دهد و بالعکس، باید نماز را هم تمام و شکسته بخواند.‏

مساله 29 ـ ‏مسافری که به وطن خود بر می گردد، وقتی دیوار وطن خود را‏‎ ‎‏ببیند و اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند.‏

مساله 30 ـ ‏در شنیدن اذان و مخفی بودن دیوار شهر، مدار گوش و چشم‏‎ ‎‏معمولی است و همچنین در صدای موذن و صاف بودن هوا مدار حد متوسط‏‎ ‎‏است.‏

مساله 31 ـ ‏اگر به قدری دور شود که نداند صدایی را که می شنود صدای‏‎ ‎‏اذان است یا صدای دیگر، باید نماز را شکسته بخواند، ولی اگر بفهمد اذان‏‎ ‎‏می گویند و کلمات آن را تشخیص ندهد، باید تمام بخواند علی الاقوی.‏

مساله 32 ـ ‏اگر در وقت رفتن به سفرشک کند که آیا به حد ترخص رسیده‏‎ ‎‏یا نه، نماز را تمام بخواند و اگر در وقت برگشتن شک کند که آیا به حد ترخص‏‎ ‎‏رسیده یا نه، نماز را شکسته بخواند، مگر در صورتی که مستلزم علم تفصیلی یا‏‎ ‎‏اجمالی به بطلان نماز شود، مثل اینکه ظهر را تمام بخواند در وقت رفتن در‏‎ ‎‏محلی، و بخواهد عصر را در برگشتن در همان مکان شکسته بخواند.‏

‎ ‎