مساله 1 ـ خمس را باید دو قسمت کنند: یک قسم آن: سهم سادات است و باید به سید فقیر یا سید یتیم یا به سیدی که در سفر مانده باشد بدهند، و احتیاط واجب در این خمس آن است که به دست مجتهد برسد و یا اینکه به اجازۀ ایشان در مصارف صرف شود. و قسمت دیگر: سهم امام علیه السلام است که در این زمان باید به دست مجتهد جامع الشرایط برسد یا به مصرفی که مورد اجازه اوست برسانند. ولی اگر انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی که از او تقلید نمی کند برساند در صورتی می تواند به او بدهد که مصرف آن مجتهد با مجتهدی که از او تقلید می کند در کیفیت یکی باشد، یا اینکه آن مجتهد بر طبق نظر مقلد او رفتار نماید.
مساله 2 ـ معتبر است در جمیع اصناف مستحق خمس، ایمان، لکن عدالت در آنها معتبر نیست بنابر اصح، اگرچه ملاحظۀ رجحان بهتر است، و احوط آن است که به متهتّک و متجاهر به فسق خمس داده نشود، بلکه در صورتی که دادن خمس اعانت بر گناه، و ندادن، موجب رو گردانی از گناه باشد، پس در این صورت دادن خمس جایز نیست علی الاقوی.
مساله 3 ـ سید یتیم که به او خمس می دهند باید فقیر باشد، ولی سیدی که در سفر طاعت و یا غیر معصیت محتاج باشد اگر در وطنش فقیر هم نباشد، می شود به او خمس داد.
مساله 4 ـ کسی که ادعای سیادت می کند سیادت او به مجرد دعوی ثابت نمی شود، مگر آنکه دو نفر شاهد به سیادت او شهادت دهند و یا آنکه مشهور به سیادت باشد در شهر خود و کسی منکر آن نباشد، پس بنابراین اشخاصی که در شهرهای خود و یا میان مردم به سیادت معروفند و منکری از برای آنها نیست می شود به آنها خمس داد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 202 مساله 5 ـ احوط آن است که زیادتر از مونۀ سال به سید خمس ندهند چنانچه برای مستحق هم بنا بر احوط جایز نیست گرفتن آن.
مساله 6 ـ اقوی جواز نقل خمس است به شهر دیگر، بلکه بسا می شود که به سبب بعض مرجحات رجحان داشته باشد، حتی با وجود مستحق در بلد خمس، لکن اگر به نقل تلف شود در راه ضامن است، و اگر در بلد خود مستحق خمس موجود نباشد با تلف در راه ضامن نیست، چنانچه اگر به اذن مجتهد نقل کند باز هم ضامن نخواهد بود حتی با وجود مستحق در بلد.
مساله 7 ـ اگر مستحق در بلد خمس موجود نباشد و بعدها هم مترقب نباشد وجود آن، در این صورت نقل به بلد دیگر واجب است.
مساله 8 ـ اگر مجتهد جامع الشرایط در شهر خودش نباشد متعین است نقل سهم امام از شهر خود به آن شهری که مجتهد در آن است و یا اذن گرفتن از او در صرف آن در شهر خودش.
مساله 9 ـ جایز نیست سید بابت خمس، چیزی از مالک بگیرد و دوباره به او رد کند، مگر در بعض موارد مثل آنکه مبلغ زیادی بابت خمس مدیون باشد و قدرت بر اداء نداشته باشد و امید بر قدرت اداء آن هم نداشته باشد و بخواهد ذمه خود را بری ء کند و علاجی هم نداشته باشد، که در این صورت جایز است سید احسان به او نماید و مبلغی را که از او گرفته بابت خمس، به سبب عجز، به او رد کند و به این حیله ذمه اش را فارغ نماید، لکن احتیاط واجب آن است که به اذن مجتهد باشد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 203