نکاح یکی از مستحبات موکده است و دربارۀ آن زیاد سفارش شده است و ترکش کراهت شدید دارد، از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم حدیث است که بیشتر اهل جهنم کسانی هستند که عزب هستند، و از حضرت صادق علیه السلام نقل است که دو رکعت نماز کسی که زن دارد از هفتاد رکعت نماز مرد عزب فضیلتش بیشتر است.
مساله 1 ـ سزاوار است که انسان در زن گرفتن و شوهر اختیار کردن اهتمامش به صفات طرفش باشد و شریک عمر خود را شخص شریف نجیب متدین صاحب خلق خوب انتخاب کند و نظرش منحصر به مال و جمال نباشد.
مساله 2 ـ کراهت دارد زن زناکار و زنی که از زنا متولد شده به زنی اختیار کردن.
مساله 3 ـ کراهت دارد مرد بدخلق یا فاسق یا شرابخوار را به شوهری انتخاب کردن.
مساله 4 ـ مستحب است عقد را نزد شاهد واقع کنند و اعلام نمایند و خطبه قبل از عقد بخوانند، و کامل ترین خطبه ها آن است که مشتمل باشد بر حمد خدا و صلوات بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و ائمۀ هدی علیهم السلام و شهادتین و سفارش به تقوی و دعا به زن و شوهر.
مساله 5 ـ مستحب است عروسی در شب واقع شود و مهمانی در شب و روزش نماید و بیشتر از دو روز، مکروه است ولیمه دادن.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 360 مساله 6 ـ مستحب است برای کسی که می خواهد پیش عروس برود و وارد بر او شود؛ چه در شب عروسی باشد و چه در روز آن، چند امر: اول: دو رکعت نماز کند و بعد از آن دعایی که رسیده است بخواند. دوم: هر دو طاهر باشند. سوم: شوهر دستش را بر پیشانی زن بگذارد و بگوید: «اللهم علی کتابک تزوجتها و فی امانتک اخذتها و بکلماتک استحللت فرجها فان قضیت فی رحمها شیئاً فاجعله ذکراً مسلماً سویا و لا تجعله شرک شیطان».
مساله 7 ـ مستحب است مراعات چند امر در هر وقت که مرد با زن نزدیکی می کند: 1ـ گفتن بسم الله الرحمن الرحیم. 2ـ طلب کند از خدا پسر پرهیزکار با برکت بازکاوت بی عیب. 3ـ با وضو باشد خصوصاً وقتی که زن حامله است.
مساله 8 ـ مکروه است چند امر در وقت نزدیکی: 1ـ آنکه در شب خسوف قمر و روز کسوف شمس. 2ـ باشد روزی که باد سیاه یا زرد می وزد و وقت زلزله و مواقع دیگر که در کتب مفصله مذکور است.
مساله 9 ـ مستحب است که عجله کنند در اینکه دختر را زود شوهر بدهند و او را حفظ کنند به توسط شوهر.
مساله 10 ـ جایز است وطی زن و مملو که از عقب، ولی کراهت شدید دارد و احتیاط مستحب آن است که ترک کند خصوصاً اگر زن راضی نباشد.
مساله 11 ـ جایز نیست وطی زن قبل از اینکه بالغ بشود، یعنی نه سالش تکمیل گردد و فرقی نیست بین اینکه دائم باشد یا صیغه و امّا بقیه کارها از قبیل بوسه زدن و در بر گرفتن و چیزهای دیگر مانعی ندارد.
مساله 12 ـ اگر چنانچه قبل از تکمیل شدن نه سال با او نزدیکی کرد چنانچه افضاء (پارگی) نشود، غیر از گناه چیز دیگری بر او نیست، وامّا اگر افضاء شود به اینکه راه بول و حیض یکی شود حرام می شود زن بر او همیشه و تا ابد،
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 361 و امّا اگر در اثر افضاء راه جلو و عقب یکی شود احتیاط واجب آن است که با او نزدیکی نکند.
مساله 13 ـ در عین اینکه زن در اثر افضاء حرام ابدی است باز او زن انسا است و احکام دیگری که برای زناشویی هست از بین نمی رود مثل ارث بردن از هم و حرام بودن زن پنجم اگر عقدی باشند و حرام بودن خواهر زن و غیر اینها.
مساله 14 ـ جایز نیست ترک کردن وطی زن بیش از چهار ماه، مگر اینکه راضی باشد و فرقی نیست بین عقدی و صیغه و چنانچه مرد عذری داشته باشد مثل اینکه خوف ضرر دارد بر خودش یا بر زن، در این صورت مانعی نیست که تا عذر هست ترک کند.
مساله 15 ـ جایز است که مرد در وقتی که دارد منی از او خارج می شود دوری کند از زن و نگذارد که منی او در رحم زن بریزد؛ ولو اینکه زن راضی نباشد و فرقی بین عقدی و صیغه نیست و نطفه هم دیه ندارد.
مساله 16 ـ جمیع لذتها که ممکن است از زن بردن، برای مرد جایز است و نظر کردن هر کدام به جمیع بدن دیگری مانعی ندارد؛ چه آنکه ظاهر است و چه آن موضعی که باطن است.
مساله 17 ـ هر یک از مرد و زن می توانند نظر کنند به اعضاء و جوارح مماثل خودشان به اینکه مرد به مرد نگاه کند و زن به زن، مگر عورت که نظر به او حرام است، پس اینکه در این زمانه متداول است که زنها از یکدیگر پرهیز نمی کنند و در حمامها لنگ نمی بندند به خیال اینکه عیبی ندارد درست نیست و حرام است. و مراد از عورت جلو و عقب است، حتی بر مرد حرام است نظر کردن به بیضه های مرد دیگر.
مساله 18 ـ نظر کردن مرد به بدن و روی مرد دیگر اگر چنانچه از روی ریبه و لذت باشد حرام است.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 362 مساله 19 ـ جایز است برای مرد که نظر کند به بدن محرم های خود به استثنای عورت و چنانچه نظرش به غیر عورت از روی لذت و ریبه باشد نیز حرام است.
مساله 20 ـ برای زن جایز است نظر کردن به غیر از عورت مرد محرم به او مثل پدر و برادر و غیر آنها؛ اگر چنانچه از روی سوء نیت و لذت نباشد.
مساله 21 ـ جایز نیست که مرد نظر کند به غیر از دست و صورت زن نامحرم و همچنین به دست و صورتش اگر از روی ریبه و لذت باشد، وامّا اگر چنانچه به این قصد نباشد پس احتیاط آن است که نگاه نکند.
مساله 22 ـ جایز نیست برای زن نظر کردن به بدن مرد ولکن به صورت او مانعی ندارد.
مساله 23 ـ جایز نیست برای مرد که مس کند بدن زن نامحرم را حتی دست و صورت او را مگر آنکه از روی دستکش و پارچه باشد، به شرط آنکه قصد سویی نداشته باشد و دست زن را فشار ندهد، و همچنین است مس کردن زن، مرد نامحرم را.
مساله 24 ـ جایز است نظر کردن و لمس نمودن مرد زن را و زن مرد را اگر چنانچه ضرورت اقتضا کند و دفع ضرر متوقف بر او باشد، مثل علاج کردن و نجات دادن از غرق شدن و سوختن، و باید اختصار شود به آن مقداری که مورد ضرورت و حاجت است.
مساله 25 ـ واجب است بر زنان که خود را بپوشانند از مردان نامحرم، ولی واجب نیست بر مردان پوشانیدن خودشان را از زنان، ولو اینکه آنها تعمد داشته باشند برای نگاه کردن به بدن آنان.
مساله 26 ـ بچه گان و کودکان، چه دختر باشند و چه پسر، در حکم حیواناتند از جهت نظر کردن و لمس نمودن، مگر آنکه از روی شهوت باشد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 363 مساله 27 ـ مانعی نیست برای زنان نظر کردن به بدن پسران نابالغ و واجب نیست بر ایشان که خود را بپوشانند مگر آنکه این کار موجب تحریک شهوت باشد.
مساله 28 ـ نظر کردن به زنان اهل ذمه، بلکه همۀ کفار مانعی ندارد، به شرط آنکه خوف واقع شدن در حرام نباشد.
مساله 29 ـ کسی که می خواهد زن بگیرد می تواند به آن زن قبل از عقد نگاه کند به شرط آنکه مقصود تلذذ نباشد، و امّا اگر می داند که قهراً لذت حاصل خواهد شد مانعی ندارد. چنانچه مانعی ندارد تکرار نظر کردن اگر چنانچه از نگا اول اطلاعی حاصل نشد. و احتیاط واجب است که مقصودش از نظر کردن اطلاع بر حال زنی باشد که می خواهد او را بگیرد نه آنکه مقصود از نگاه کردن پیدا کردن زن مناسب باشد. و شرط است که احتمال بدهد به نگاه کردن اطلاعش بر حال زن بیشتر می شود.
مساله 30 ـ جایز است گوش کردن به صدای زن نامحرم اگر از روی شهوت و ریبه نباشد، چنانچه جایز است برای زن که صدای خودش را بلند کند به طوری که مرد نامحرم بشنود به شرط آنکه ترس از فتنه در کار نباشد.
مساله 31 ـ حرام است بر زن صدای خود را لطیف و نازک کند و طوری صحبت کند که مهیج شهوت باشد و احتیاط مستحب است برای جوانان از زنان، بلکه همگی ایشان که ترک گفتگو کنند با مردان، مگر در حال ضرورت.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 364