مساله 1 ـ حرام است چیزهایی که نجس است و چیزهایی که به واسطۀ رسیدن به نجس، نجس شده تا آنها را پاک نکرده اند.
مساله 2 ـ هر چیزی که به بدن ضرر بزند؛ چه باعث مردن شود یا باعث فساد مزاج شود، یا باعث از بین رفتن بعض حواس شود؛ چه حس ظاهر، مثل بینایی و شنوایی و چه حس باطن، مثل حافظه و یا آنکه باعث معیوب شدن یا از بین رفتن بعض اجزاء شود یا باعث فاسد شدن بعض قوا مثل قوۀ باه یا قوۀ زائیدن شود تمام اینها حرام است، و همچنین حرام است از برای زن که دوایی بخورد که بچه اش ساقط شود یا بچه را به واسطۀ آلاتی ساقط کند که هم بر زن حرام است و هم بر کسی که این عمل را انجام بدهد.
مساله 3 ـ حرام است خوردن گل و کلوخ که گل خشک شده است و مثل آن است خشت و احتیاط واجب آن است که از خاک نیز اجتناب شود اگرچه حرام نبودن در صورتی که ضرر نزند خالی از قوت نیست، چنانچه سنگ ریزه و شن و معادن حرام نیستند مگر در صورت ضرر زدن.
مساله 4 ـ از گل قبر سیدالشهداء علیه السلام برای شفا و به مقدار نخود می شود خورد ولی از قبور سایر معصومین نمی شود و آنچه می شود از گل قبر سیدالشهداء خورد گلی است که از قبر یا نزدیک به آن طوری که از قبر شمرده شود، برداشته شود.
مساله 5 ـ شراب به همۀ اقسامش حرام است و از کبائر است و منکر حرمتش با التفات به لازمش کافر است و آن قدر دربارۀ آن در قرآن و اخبار شریفه
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 339 تاکید شده است که اگر کسی اعتقاد به روز جزا داشته باشد نمی شود آن را ارتکاب کند، خداوند مسلمانان را از این بلیۀ بزرگ مهلک نجات دهد.
مساله 6 ـ هر چه مستی بیاورد چه مایع باشد یا نباشد حرام است، مثل شراب و هرچه زیادش مست کند کمش نیز حرام است.
مساله 7 ـ فقّاع که شراب جو است حرام است اگرچه مستی نیاورد.
مساله 8 ـ آب انگور جوش آمده حرام است؛ چه خود به خود جوش بیاید یا با آتش و آفتاب، و امّا آبی که در کشمش می ریزند و حلاوت آن را می گیرند اگر جوش بیاید حرام نیست، و همچنین آب خرما حرام نیست اگر جوش بیاید چه با آتش و چه خود به خود، مگر آنکه مست کننده باشد و آن معلوم نیست.
مساله 9 ـ اگر معلوم نشود که آب انگور جوش آمده، حرام نیست، پس اگر انگور در غذایی بریزند و آن غذا جوش بیاید چون معلوم نیست که آب داخل انگور جوش آمده، حلال است، و همچنین کشمش را در پلو یا غیر آن می ریزند و علم به جوش آمدن درون آن نیست، مانعی ندارد خوردن آن.
مساله 10 ـ آب انگور اگر به خودی خود جوش آمد، حلال نمی شود بنابراحتیاط واجب، مگر با سرکه شدن، و به ثلثان شدن یعنی دو سومش کم شدن با جوش یا آتش حلال نمی شود بنابر احتیاط، و امّا اگر با آتش جوش بیاید و به جوش دو سومش کم شود حلال می شود.
مساله 11 ـ لازم نیست دو سوم آب انگور در حال جوش خوردن کسر شود بلکه اگر مقداری از آن پس از جوش تا حال سرد شدن کسر شود و به دو سوم روی هم رفته برسد کفایت می کند.
مساله 12 ـ اگر آب انگور جوش آمده قبل از آنکه دو سومش کسر بشود شیره گردد، بنابر احتیاط واجب حلال نمی شود.
مساله 13 ـ اگر به آب انگور آب مخلوط شود و جوش بیاید ثلثان شدن
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 340 روی هم رفتۀ آن در حلال شدن اشکال دارد و باید علم پیدا شود به اینکه دو سوم از آب انگور کسر شده است.
مساله 14 ـ ثابت می شود کسر شدن دو سوم از آب انگور جوش آمده به علم، و به دو شاهد عادل، و به قول مسلمانی که آب انگور در دست او است، و به گرفتن از مسلمانی که عقیده دارد به حرام بودن آن قبل از ثلثان شدن، بلکه اگر از دست مسلمانی بگیرد که نداند عقیدۀ او را در این خصوص نیز ثابت می شود. لکن اگر عقیده اش آن است که پیش از ثلثان شدن حلال است به قول او در ثلثان شدن و به گرفتن از دست او و بنا گذاری بر ثلثان شدن اشکال است و احتیاط واجب آن است که به قول او اعتماد نکند و از آنچه از او می گیرد اجتناب کند، بلکه این حکم خالی از قوت نیست.
مساله 15 ـ حرام است مال غیر را خوردن، بلکه هر تصرفی در آن کردن بدون اذن یا رضای او.
مساله 16 ـ جائز است آنکه بخورد گرچه بدون ضرورت، از خانۀ پدر و مادر و فرزند و برادر و خواهر و عمو و عمه و دایی و خاله و دوست و شوهر و موکلی که امور خانه را تفویض به وکیل کرده، در صورتی که علم نداشته باشد به راضی نبودن صاحب خانه، بلکه اگر ظن داشته باشد که راضی نیست می تواند بخورد، و امّا دیگران غیر از آنها که ذکر شد باید بداند که راضی هستند تا جائز باشد بخورد.
مساله 17 ـ به احتیاط واجب این حکم مختص است به آنچه عادت جاری است به خوردن آن، مثل نان و خورش و میوه و خرما و سبزیجات، نه آنچه از خوراکی های گران قیمت که ذخیره می کنند برای مهمان محترم با عظمت، و ظاهر آن است که می توان از آشامیدنی های متعارف هم استفاده کرد، مثل آب و شیر و دوغ و غیر آن و نمی شود از غیر خانۀ آنها مثل دکان و باغ استفاده کرد، و نمی شود از خانه پول برداشت و خوردنی خرید.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 341 مساله 18 ـ تمام حرامهایی که ذکر شد حلال می شود در حال ضرورت و ناچاری، مثل آنکه انسان حفظ جانش بستگی داشته باشد به خوردن آن، یا اگر نخورد بیماری شدیدی عارضش می شود که نمی توان تحمل آن کرد یا ضعف عارضش می شود به طوری که به مرضی دچار می شود که نمی توان تحمل آن کرد، و غیر اینها از موارد ناچاری، و لازم نیست که علم یا گمان به عارض شدن این امور پیدا کند، بلکه اگر احتمالی بدهد که آن احتمال از منشا عقلایی باشد کفایت می کند.
مساله 19 ـ اگر کسی او را اجبار کند به خوردن یکی از حرام ها و بترسد از آن شخص بر جان خودش یا جان دیگری یا عرض خودش یا عرض محترم دیگری و یا مال محترمی که واجب است حفظ آن بر او و آن مال به قدری باشد که نتواند تحمل کند آن را یا تحملش حرج باشد، جائز است خوردن آن حرام.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 342