فصل چهارم
چنانچه در صلوةِ معراج است، سجده غشوه و صعق در نتیجۀ مشاهدۀ انوار عظمت حق است. و چون عبد از خود بی خود شد و حال محو و صعق برای او دست داد، عنایت ازلی شامل حال او شود و به الهام غیبی ملهم شود. و ذکر سجود و تکرار آن برای حصول حال صحو و به خود آمدن است. پس چون به خود آمد، آتش اشتیاق مشاهدۀ نور حق در قلبش مشتعل گردد، و سر از سجده بردارد؛ و چون در خود بقایایی بیند از انانیّت، با دست اشاره به رفض آن کند؛ پس، تجلّی نور عظمت ثانیاً بر او شود و بقیّۀ انانیّت را بسوزاند و فانی از فنا شود، و تکبیر گویان حالت محو کلی مطلق و صعق تامّ حقیقی برای او حاصل شود؛ پس، دستگیر غیبی به الهام اذکارْ او را متمکّن در مقام کند؛ و حالت صحو در این مقام، که صحوِ مقامِ ولایت است و از هر احتجاب و آلایش خلقی منزّه است، برای او دست دهد؛ و حال تشهّد و سلام، که از احکام کثرت است، نیز در این صحو بعدالمحو حاصل شود. و تا این جا تمام دائرۀ سیر انسانی تکمیل و تتمیم شود.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 361