فائدةٌ عرفانیةٌ
بدان ای عبد سالک که حصر «عبادت» و «استعانت» به حق نیز از مقامات موحّدین و مدارج کاملۀ سالکین نیست؛ زیرا که در آن دعوی است که منافی با توحید و تجرید است؛ بلکه رؤیت عبادت و عابد و معبود و مستعین و مستعانٌ به و استعانت منافی با توحید است. و در توحید حقیقی که به قلب سالک جلوه کند، این کثرات مستهلک و رؤیت این امور مضمحل است. بلی، کسانی که از جذبۀ غیبیّه به خود آمده و مقام صحو برای آنها حاصل شده، کثرتْ حجاب آنها نیست. زیرا که مردم چند طایفه اند:
گروهی محجوبانند؛ چون ما بیچارگان فرورفته در حجب ظلمانی طبیعت.
و گروهی سالکانند، که مسافر الی اللّه و مهاجر به سوی بارگاه قدسند. و گروهی واصلانند، که از حجب کثرت خارج و اشتغال به حق دارند و از خلق غافل و محجوبند؛ و از برای آنها صعق کلی و محو مطلق حاصل
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 281 شده.
و یک گروه راجعان الی الخلق هستند، که سمت مکمِّلیّت و هادویّت دارند؛ چون انبیاء عظام و اوصیاء آنها علیهم السلام. و این طایفه با آن که در کثرت واقع و به ارشاد خلق مشغولند، کثرت حجاب آنها نیست و از برای آنها مقام برزخیّت است.
بنابراین اِیّاکَ نَعْبُدُ و اِیّاکَ نَسْتَعین به حسب حالات این طوایف فرق می کند: پس، از ما محجوبان صرف ادّعا و صورت است. پس، اگر تنبّه بر حجاب خود پیدا کنیم و نقصان خود را دریابیم، به هر اندازه ای که از نقصان خود مطّلع شویم، عبادت ما نورانیّت پیدا کند و مورد عنایت حق تعالی شود. و از سالکان به اندازۀ قدم سلوکْ نزدیک به حقیقت است. و از واصلان نسبت به رؤیت حقْ حقیقت است؛و نسبت به رؤیت کثرتْ صِرف صورت و جری بر عادت است. و از کاملانْ صرف حقیقت است؛ پس نه آنها حجاب حقّی دارند و نه حجاب خلقی.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 282