تنبیهٌ و نکتةٌ
بدان که در وجه تقدیم اِیّاک نَعْبُدُ بر و اِیّاکَ نَسْتَعین، با آن که به حسب قاعده باید «استعانت» در عبادت مقدّم بر خود «عبادت» باشد، گفته اند که «عبادت» بر «استعانت» مقدّم شده نه بر «اعانت»؛ و گاهی اعانت بی استعانت شود. و نیز چون این دو به هم مرتبط هستند، در تقدیم و تأخیر فرقی نکند، کَمٰا یُقالُ: قَضَیْتَ حَقّی فَاَحْسَنْتَ اِلَیَّ. وَاَحْسَنْتَ اِلَیَّ فَقَضَیْتَ حَقّی. و نیز استعانت برای عبادتِ مستأنفه است نه عبادت واقعه. و برودت این وجوه بر ارباب ذوق پوشیده نیست.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 280 و شاید نکته آن باشد که حصر استعانت به حق تعالی به حسب مقام سلوک الی اللّه متأخّر است از حصر عبادت؛ چنانچه واضح است که بسیاری از موحّدینِ در عبادت و حاصرین عبادت را به حق، در استعانت مشرکند و حصر استعانت به حق نکنند؛ چنانچه از بعض ارباب تفسیر نقل نمودیم که حصر استعانتْ حقیقی نیست. پس، حصر در عبادت، به معنی متعارف، از اوائل مقامات موحّدین است؛ و حصر استعانت ترک غیر حق است مطلقاً. و پوشیده نباشد که مقصود از «استعانت» فقط استعانت در عبادت نیست بلکه استعانت در مطلق امور است؛ و این پس از رفض اسباب و ترک کثرات و اقبال تامّ علی اللّه است. و به عبارت دیگر، حصر «عبادتْ» حق خواهی و حق طلبی است و ترک طلب غیر است؛ و حصر «استعانت» حق بینی و ترک رؤیت غیر است. و ترک رؤیت غیر، در مقامات عارفین و منازل سالکین، مؤخّر از ترک طلب غیر است.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 281